اخیرا در خبر ها آمده بود که کندی چارمز یکی از بازیگر فیلم های مستهجن آمریکایی به ایران آمده تا چند عمل جراحی زیبایی روی صورتش توسط پزشکان مجرب ایرانی انجام گیرد.
خود این خبر را نه می توان به پای نفوذ و .. نگذاشت و از طرفی نه می توان از دست برتر بودن پزشکان جراجی ایران ابراز شادی و خوشحالی ننمود . به هر حال او آمد و رفت و کسی هم کاری با این مساله نداشت. آنچه مهم تر بود مواضع اظهاری او بعد از اتمام سفرش بود .او در گفتگوئی گفته بود در ایران (بخوانید تهران) برخی از زنان را دیدم که شبیه ستاره های فیلم مستهجن بودند.
براستی چرا او اینگونه سخن گفته است؟
اگر با همان نظریه نفوذ به مساله نگاه کنیم می توانیم اظهارات او را عملی برای قبح شکنی عمل پورن و یا تعابیری این چنینی تلقی نمائیم یا اینکه حضور او را می توانیم تلاشی برای محک زدن میزان حساسیت فرهنگی مردم ایران نسبت به آنچه در بیخ گوششان می گذرد دانست، و یا اینکه می توان آن را تلاشی برای شبکه سازی برای ترویج این عمل زشت و قبیح در جامعه بپنداریم. اما در میان همه احتمالات یک احتمال هم وجود دارد که امکان صحت کمی هم ندارد.
هشدار
وی به ما هشدار داده است. نه اینکه دلسوز ما باشد ، خیر . او ندانسته پیام مهمی برای جامعه ایرانی مخابره کرده است.
این وجیزه مجالی ندارد تا در مورد شرایط و مشابهت های احتمالی فیلم های مستهجن سخن گوید اما متاسفانه باید گفت آنچه در عیان برخی از بانوان ناپایبند به ارزشهای اجتماعی و خانوادگی می گذرد متاسفانه مصادیقی از سبک زندگی غربی است.
مدلهای لباسی که بخصوص در مناطقی از تهران به وفور مشاهده می گرد و یا مدلهای آرایشی که برخی از دختران جوان برای جلب توجه اجتماعی بدان دست می زنند اغلب برگرفته از آن چیزی است که در فیلم های مستهجن مشاهده می گردد.
شکل های عجیب و غریب که در قالب تاتو و یا آرایش هایی که زیبایی زن را با چذابیت های کاذب معاوضه می کند را نیز می توان یکی از علل این موضوع دانست.
آنچه جامعه ایرانی را تهدید می کند اثرات مخربی است که این سبک زندگی برای استحکام خانواده ها به بار آورده است . آنچنانکه امروزه در شهری چون تهران از هرسه ازدواج یک مورد به طلاق توافقی ختم می گردد .
طلاق هایی که زندگی های زیر یک ساله یا همان دوران نامزدی را متلاشی می کنند.و بر اساس اظهارات یک مقام قضائی بی یند و باری زوجین یکی از مسائل مهمی است که زندگی های نونهال را به طلاق می کشاند.
اظهارات مدیرکل اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور در خصوص آمار طلاق گوشه ای از این واقعیت را نشان می دهد.وی می گویید بعد از این ارائه آمار آمار طلاق ممنوع است.
به هر حال آنچه موجب تاسف است اینکه برخی از دختران و زنانی که بایستی الگوی تربیتی نسل های بعدی باشند خواسته یا ناخواسته شبیه استارهای غربی در ملا عام ظاهر می شوند که قطعا آن تظاهر ها هم زندگی مادی و هم زندگی معنوی آنها و علی الطلاق کل جامعه اثر گذار خواهد بود.
مگر نه اینکه باور داریم در قیامت مانند کسانی ظاهر خواهیم شد که خود را به مانند آنان در دنیا عرضه نموده ایم. چرا برخی ها به گونه ای رفتار می نمایند که یک بازیگر پورن خود را به آنها شبیه بداند. براستی باید از خود پرسید مگر او در کلینیک های جراحی پایتخت تشیع جهان چه دیده است که اینگونه سخن می گوید؟
محسن رضازاده
خود این خبر را نه می توان به پای نفوذ و .. نگذاشت و از طرفی نه می توان از دست برتر بودن پزشکان جراجی ایران ابراز شادی و خوشحالی ننمود . به هر حال او آمد و رفت و کسی هم کاری با این مساله نداشت. آنچه مهم تر بود مواضع اظهاری او بعد از اتمام سفرش بود .او در گفتگوئی گفته بود در ایران (بخوانید تهران) برخی از زنان را دیدم که شبیه ستاره های فیلم مستهجن بودند.
براستی چرا او اینگونه سخن گفته است؟
اگر با همان نظریه نفوذ به مساله نگاه کنیم می توانیم اظهارات او را عملی برای قبح شکنی عمل پورن و یا تعابیری این چنینی تلقی نمائیم یا اینکه حضور او را می توانیم تلاشی برای محک زدن میزان حساسیت فرهنگی مردم ایران نسبت به آنچه در بیخ گوششان می گذرد دانست، و یا اینکه می توان آن را تلاشی برای شبکه سازی برای ترویج این عمل زشت و قبیح در جامعه بپنداریم. اما در میان همه احتمالات یک احتمال هم وجود دارد که امکان صحت کمی هم ندارد.
هشدار
وی به ما هشدار داده است. نه اینکه دلسوز ما باشد ، خیر . او ندانسته پیام مهمی برای جامعه ایرانی مخابره کرده است.
این وجیزه مجالی ندارد تا در مورد شرایط و مشابهت های احتمالی فیلم های مستهجن سخن گوید اما متاسفانه باید گفت آنچه در عیان برخی از بانوان ناپایبند به ارزشهای اجتماعی و خانوادگی می گذرد متاسفانه مصادیقی از سبک زندگی غربی است.
مدلهای لباسی که بخصوص در مناطقی از تهران به وفور مشاهده می گرد و یا مدلهای آرایشی که برخی از دختران جوان برای جلب توجه اجتماعی بدان دست می زنند اغلب برگرفته از آن چیزی است که در فیلم های مستهجن مشاهده می گردد.
شکل های عجیب و غریب که در قالب تاتو و یا آرایش هایی که زیبایی زن را با چذابیت های کاذب معاوضه می کند را نیز می توان یکی از علل این موضوع دانست.
آنچه جامعه ایرانی را تهدید می کند اثرات مخربی است که این سبک زندگی برای استحکام خانواده ها به بار آورده است . آنچنانکه امروزه در شهری چون تهران از هرسه ازدواج یک مورد به طلاق توافقی ختم می گردد .
طلاق هایی که زندگی های زیر یک ساله یا همان دوران نامزدی را متلاشی می کنند.و بر اساس اظهارات یک مقام قضائی بی یند و باری زوجین یکی از مسائل مهمی است که زندگی های نونهال را به طلاق می کشاند.
اظهارات مدیرکل اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور در خصوص آمار طلاق گوشه ای از این واقعیت را نشان می دهد.وی می گویید بعد از این ارائه آمار آمار طلاق ممنوع است.
به هر حال آنچه موجب تاسف است اینکه برخی از دختران و زنانی که بایستی الگوی تربیتی نسل های بعدی باشند خواسته یا ناخواسته شبیه استارهای غربی در ملا عام ظاهر می شوند که قطعا آن تظاهر ها هم زندگی مادی و هم زندگی معنوی آنها و علی الطلاق کل جامعه اثر گذار خواهد بود.
مگر نه اینکه باور داریم در قیامت مانند کسانی ظاهر خواهیم شد که خود را به مانند آنان در دنیا عرضه نموده ایم. چرا برخی ها به گونه ای رفتار می نمایند که یک بازیگر پورن خود را به آنها شبیه بداند. براستی باید از خود پرسید مگر او در کلینیک های جراحی پایتخت تشیع جهان چه دیده است که اینگونه سخن می گوید؟
محسن رضازاده
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
فرهنگ از کشور ما رخت بر بسته است....