یادداشت //محسن رضازاده
در این سوی میدان شاهد آن هستیم که بعضی از نیروهای سیاسی نیز در ایام انتخابات برای کسب نتیجه مطلوب چنان فضای سیاسی را دو قطبی و مهلک می نمایند که انگار در صورت پیروزی رقیب قرار است چه اتفاق مهلکی برای نیروهای خودی بیفتد.
کد خبر: ۴۱۴۱۶۳
تاریخ انتشار: ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۸:۴۷ 26 April 2017
سرلشکر رشید در خاطرات خود می نویسد در سال نهایی جنگ یعنی در واقع در ماههای آخر جنگ یک دفعه فاو سقوط کرد و موقعیت نظامی ایران در مقابل عراق به کلی عوض شد. فاو جزو خاک عراق بود که در دست ایرانیها افتاده بود وبرای فتح و نگهداشت ان خونهای زیادی ریخته شده بود.
 
سرلشکر رشید که از فرماندهان پرآوازه آن روزهاست نقل می کند که بعد از سقوط یکی از دلایل آن را در جدی نگرفتن خطر در میان رزمندگان دانستند. این مساله به حق بود چرا که در ماههای آخر جنگ رزمنده های مستقر در فاو را هر روز اماده باش می کردند که امروز حتما به ما حمله خواهد شد.
 
تمام نیروها ماههای آخر حتی امکان خوابیدن کافی هم نداشتند چرا که خطر حمله برای آنها چنان بزرگنمایی شده بود که گوئی انها دیگر به آن عادت کرده بودند و در روزهای اخر که منتهی به حمله شد شاهد بودیم که نیروها دیگر خطر تهدید را چندان جدی نمی گرفتند.
این شد نتیجه اغراق های بی برنامه .
 
در این سوی میدان شاهد آن هستیم که بعضی از نیروهای سیاسی نیز در ایام انتخابات برای کسب نتیجه مطلوب چنان فضای سیاسی را دو قطبی و مهلک می نمایند که انگار در صورت پیروزی رقیب قرار است چه اتفاق مهلکی برای نیروهای خودی بیفتد.
 
از این مقوله می گذریم که تمامی کاندیداها توسط همان شورای نگهبانی تائید صلاحیت شده اند که حضرت امام (ره) اعتراض به عملکرد آن را افساد می دانست.
 
حاج حسین یکتا یکی از فرماندهان دوران جنگ تحمیلی اخیرا در یک جمعی که فایل صوتی ان نیز انتشار یافته است ادعا می کند اگر روحانی مجددا رییس جمهور شود ریشه همه بسیجی ها و ارزشی ها را خواهد خشکاند.
این موضوع دقیقا ذهن را می برد به فضای منطقه فاو در ماه های آخر .
نکته مهم این است که همه کاندیداها در چارچوب نظام حرکت و متعاقبا به رقابت با هم می پردازند . هیچ کدام از آنها برای شکست نظام تلاش نمی نمایند و بالاتر از ان این که نظام چنین اجازه و اختیاری به هیچ کدام از روسای جمهور و یا سایر مقامات نمی دهد که بتواند ریشه تفکر ارزشی را در جامعه از بیح و بن ریشه کن کند.
 
ترویج فضای دو قطبی روانی برای بقا یا نابودی یک جریان در آستانه انتخابات شاید بتواند بعنوان تاکتیکی تهییجی چند درصد بر آرای یک گروه بیافزاید اما یقینا در طولانی مدت به ضرر همان جریان و ثانیا به ضرر نظام خواهد بود.
 
همچنانکه در موضوع انتخاب احمدی نژاد این مساله تجربه شد. بسیاری از تحلیلگران اصولگرا در سال 84 اذعان می کردند که اگر فقط یک دولت به افرادی با تفکر انقلابی واگذار گردد همه ملت ایران عاشق تداوم چنین جریانی خواهند شد و اصالتا گفتمان رقیب یعنی اصلاح طلبان که بدنبال تقابل با نظام هستند از صحنه سیاست ایران محو خواهند شد.
اما گذر زمان به ما یاد داد که نه احمدی نژاد و آن جریان انقلابی توانستند تحول عظیمی در مسیر خدمت رسانی به مردم ایجاد نمایند و نه اینکه اصلاح طلبان از صحنه محو شدند بلکه با تدبیر و با عقلانیت در سال 92  اردوگاه اصولگرایان را نیز به شکست واداشتند.
اینکه رقیب را چنان پرخطر و برای تداوم بقای خود مهلک جلوه دهیم حداقل در نظام جمهوری اسلامی عدم کارایی خود در طولانی مدت را به اثبات رسانده است.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :