عبدالسلام رفت/ فکر چاره کنیم
خبرى از بى خبرى ها، نخبه اى از سال 89 به نام "سلام" خودکشى کرد. سيستم تحول سلامت که آموزش را فداى درمان کرده است باز قربانى داد.
کد خبر: ۴۹۴۷۰۶
تاریخ انتشار: ۲۵ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۸ 16 September 2017
   یادداشت//فعال فرهنگى اجتماعى "حميد منجم "
 
 
خبرى از بى خبرى ها، نخبه اى از سال 89 به نام "سلام" خودکشى کرد. سيستم تحول سلامت که آموزش را فداى درمان کرده است باز قربانى داد.
 عبدالسلام رفت/ فکر چاره کنیم
عصر سه شنبه هفته گذشته بود که تصاوير سلام دست به دست ميشد و سؤالی که با دیدن این عکسها در ذهن دوستانش متصور میشد؛ اين پسر چقدر شبيه عبد السلام است؟
 
عبدالسلام خوشامن پسرى آرام و با وقار از خطه غيور مريوان بود که در سال 1389، با رتبه اى فوق العاده در رشته پزشکى دانشگاه علوم پزشکى تبريز قبول شد. مثل خيلى از ماها رعيت زاده بود و طعم آقازادگى را نچشيده بود، خودساخته بود و آرامشش از خودساختگيش معلوم!
 
 
رقابت سلام با نخبگانى که هرکدام هزينه هاى زيادى براى قبولى در اين رشته کرده بودند آغاز شد. سلام بعد از گذر هفت سال تحصيل در رشته پزشکى دو شنبه مورخه 96/6/20به علت عدم اجازه ادامه تحصيل خودکشى کرد و تمامى دانشجويان پزشکى را که در اين سيستم بيمار آموزشى که شاید سرنوشتى مشابه سلام پيدا کنند را مبهوت کرد.
 
صحبت حقير در اين چند خط سياهه کردن با مسئولانيست که همه چيز را فداى سياسى کارى کرده اند، اصولگرا يا اصلاح طلب بودنشان فرقى ندارد چراکه  اين سيستم آموزشى بيمار ماحصل فعاليت هردو آنهاست.
 
سيستمى که بهايي به نخبه و مراقبت  آن، ايجاد زيرساخت، حمايت اقتصادى، حمايت روانى نميدهد و تمام دغدغه اش تبليغى کار کردن است،سياسى کاريست، جنگ بقا بر سر مسؤليت است و ماحصلش تبديل کردن انسان هايي نخبه به افرادى سرخورده و بيمار!
 
رسانه هاى امروز؛ خبرى جز انتخاب شهردار سهمى و استاندار آتى روى صفحه خبری خود ندارند و ناراحت از اينکه  شهرى بدون شهردار و استاندار اداره ميشود و همه فقط  اين را ميبينند.
 
بگذريم که بودن يا نبودن خيلى ها هم فرقى ندارد! گؤيا تبريز امروز خالى از هر پاسخگو و مسئوليست؟ خبرى و صدايي حتى از دکتر صومی رئيس دانشگاه علوم پزشکى تبريز که مسؤليت امر به سيستم تحت مديريت وى برميگردد نیز نيست، البته احتمالأ بعد اين نوشته روابط عمومى مجموعه فوق جوابى طلبکارانه دهد و سپس شکايت جهت بستن دهان منتقدین و ما راهى دادگاه کنند که صد البته خدايي هم هست و انشالله الخير فى ما وقع.
 
 
برگردیم به اصل داستان؛ همه نکته اى را در مورد سلام ميدانيم و آن اين بود که او حتى پرونده درمانى افسردگى هم داشت و واى بر سيستم آموزشى که جهت حمايت از افراد آسيب پذير راهکارى ندارد.
 
پزشکى بى شک آرزوييست که اکثر انسان ها در کودکى با آن بزرگ شده اند و از دور نمايي رويايي دارد ولى هنگاميکه  بعد از گذر هفت خوان وارد زمين بازى ميشويم ميبينيم تفاوت مسير بسيار بسيار وسيع است.
 
پيش نياز تحصيل و هر فعاليت ديگرى بي شک مؤلفه هاييست که واضحأ مشهود و آشکار است و نگارنده  در نوشته آتى خود به بيان  اين مولفه ها خواهد پرداخت.  
 
فقط چند سؤال در مورد نخبه ناکام عبدالسلام خوشامن به ذهن می رسد که نگارنده به نمايندگى از افکار عمومى و از مسؤلان امر پاسخى خواهان است:
 
نقش استاد راهنما در دانشگاه هاى ما چيست و چرا بعد از گذر سالها  اين عنوان از حالت تشريفاتى و اسمى خارج نميشود؟ استاد راهنماى سلام اگر تشريفاتى و اسمى نبوده است چه رصدى از نحوه تحصيل وى داشته و چه پيشگيرى ها و گزارش هايي از مقاطع مختلف تحصيلى وى داشته است؟
 
کميسيون موارد خاص که مرکز حل و مساعدت به چنين موارديست  چرا راهکارى براى حمايت از افراد آسيب پذير ندارد؟ چرا به سلام که داراى پرونده درمانى روانپزشکى هم بود فرصتى براى تعليق آموزشى و طى مراحل درمان و ادامه تحصيل داده نشد !
 
چرا در فرصت يک و نيم ساله گذشته حتى اجازه استفاده از خوابگاه با توجه  به مشکلات مالى موجود وى داده نشد؟
 
جايگاه سيستم مشاوره و مديريت آموزشى در حل مشکل دانشجويان چيست ؟
 
آقايان مديرى که کم ترين فرصت را براى شنيدن صحبت هاى سلام اختصاص ندادند,چگونه اين شب ها ميخوابند؟
 
وى اگر زبان برا براى دفاع از حقوق خويش داشت يا فرزند هيءت  علمى بود در اين سيستم رابطه گرا امکان چنين سرنوشتى داشت؟
 
تا کدامين نکته آموزش پزشکى، فداى درمان خواهد شد و فکرى براى ساختارهاى آموزش نخواهد شد؟
 
چه تدبيرى براى ورودى هاى جديد انديشيده شده است تا سرنوشتى مشابه نيابند؟ آيا باز براى دادن خوابگاه به دانشجويان جديدالورد هزينه گزاف چند ميليونى اخذ خواهد شد و دارا و ندار بودن لحاظ نخواهد شد؟
 
آيا همچنان دانشحويان مازاد,ظرفيت پولى و مرفه با فرهنگ هاى تشريفاتى همنشين نخبگان جوان کم بضاعت خواهند بود و فخرفروشى هايشان باعث افسردگى بيشتر اين نخبگان خواهد گشت؟
 
و اما کلام آخر اينکه ايکاش بهاى نخبه و انسانيت در سرزمينمان فراتر از شعار ميرفت و ايکاش عبدالسلام با صورت آرام خود در سيستم بيمار آموزشى  به بن بست فکرى نميرسيد و آخرين پيام اينيستاگرام خودرا نمينوشت و باز بين ما بود... به اميد پاسخى و تغير رويه اى از,سوى مسؤلين تا شايد شاهد چنين رويدادهايي نباشيم.
عبدالسلام رفت
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۴
انتشار یافته: ۳
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۲۲ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۵
کار اییشون اشتباه بود!!
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۳۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۶
برای استاد راهنماها و مشاوره ها مقرراتی باشد و هر دو ماه گزارش دانشجو در آن باشد. به استاد راهنما وظیفه اش درج شود و طی نامه به ایشان و رونوشت به دانشجو داده شود. واقعا" اذیت می شوند من دارم می بینم.
سالار
|
Netherlands
|
۱۷:۰۱ - ۱۳۹۶/۰۶/۳۱
حمید جان در تایید حرفت باید بگم در این مدار آموزشی جایی برای عدالت خواهی نیست تنها راه این است سکوت! و مرگی خاموش که خانواده ای را داغدار کرد امیدهایی را نا امید کرد و ویرانی به بار آورد
در بین دانشجویان شهریه پردازهم هستند افرادی که واقعا از فرط عشق به رشته مورد نظر حاضر به تقبل هزینه های گزاف آموزشی شده اند اما دریغ از ذره ای حمایت حتی تحقیر بابت این موضوع !
علوم پایه و پره برای درجه داران آموزشی! جز امتحانی ساده بیش نیست اما برای غیر عذابی است و هفت خوانی چرا باید در سیستم آموزشی دانشجویی سر چهاردهم نمره شش ماه عقب بیافتد کجای عدالت علوی این نهفته است که ما شاهدش نبودیم؟! عبدالسلام رفت روحش شاد ولی کاش با عنایت عامه و خصوصا مسئولین زیربط راهش بی رهرو باد
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :