حاشیه ای بر یک شکایتِ ادامه دار؛
چند ماه پیش و در اوجِ چالش های مربوط به فیش های نجومی، پایگاه خبری زیتون (آذربایجان شرقی) اقدام به انتشار اسناد دریافتی های حیرت انگیز یکی از مدیران ارشد استان کرد. اسنادی که به معنای واقعی کلمه «سند» بودند و به قول معروف، مو لای درزش نمی رفت. مدیر مذکور، اما به جای تنبه، از مدیرمسئول این پایگاه خبری به اتهام «نشر اکاذیب» شکایت کرد.
کد خبر: ۵۲۴۷۳۲
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۵ 15 November 2017
روح الله رشیدی

چند ماه پیش و در اوجِ چالش های مربوط به فیش های نجومی، پایگاه خبری زیتون (آذربایجان شرقی) اقدام به انتشار اسناد دریافتی های حیرت انگیز یکی از مدیران ارشد استان کرد. اسنادی که به معنای واقعی کلمه «سند» بودند و به قول معروف، مو لای درزش نمی رفت. مدیر مذکور، اما به جای تنبه، از مدیرمسئول این پایگاه خبری به اتهام «نشر اکاذیب» شکایت کرد.

 بعد از رفت و برگشت های چندباره، دادگاه، مدیرمسئول این رسانه را از اتهام نشر اکاذیب تبرئه کرده و تاکید نمود که از مبادی رسمی استعلام کرده و هیچ کدام از اسناد منتشره کذب نبوده است.

پس از صدور رایِ دادگاه، جناب مدیر دست بردار نیست و اصرار دارد تا جوانِ رسانه ایِ منتشرکنندۀ اسنادِ صحیحِ دریافتی هایش را همچنان در پله های دادگستری بالا و پایین کند! همین روزها، دادگاه تجدیدنظرِ پروندۀ مورد اشاره، با درخواست و شکایتِ مدیر دولتی، تشکیل می شود.

این ماجرا نشان داد که مع الاسف در ساختار اداری کشور، نه تنها مدیرانی داریم که از اختصاص حقوق های نجومی به خود ابایی ندارند، بلکه مدیرانی داریم که دو قورت و نیم شان هم باقی ست! هم حقِ آنچنانی برای خود اختصاص می دهند و هم کسانی را که به این حقِ آنچنانی معترض و متعرض می شوند، مستحق مجازات و تنبیه می دانند!

در وانفسای اقتصادی کشور، که بسیاری از مردم نجیب این سرزمین، با سیلی صورت خود را سرخ نگه می دارند و بسیاری از تدابیر عمرانی، به بهانۀ کمبود اعتبار، به خواب سنگینِ چندساله رفته است، چنین روندی را جز مصیبت نمی توان نامید.

در سکوت و بی اعتناییِ مسئولانِ حراست از آرمان های انقلاب، مدعیانِ حقوق مستضعفان، علما و فضلا و منبری ها، تشکل های دانشجویی، نخبگانِ مسئول و همۀ آنها که هر روز از اشاعۀ منکرات در جامعه می نالند، کورسوهای امیدِ تحقق عدالت در رسانه های محلی خاموش می شود.

اگرچه جوانی که به زعمِ مدیر دولتی مستحق مجازات است و شایستۀ گوشمالی، از محکومیتِ احتمالی نیز واهمه ای ندارد، اما اگر چنان اتفاقی بیفتد و رسانه ای قانونی و رسمی، به خاطر انتشارِ سندِ صحیحِ دریافتی های نجومیِ یک مدیر دولتی در جمهوری اسلامی (اسنادی معمولی و متعارف) تنبیه شود، باید به حال و روزِ تمام مدعیانِ انقلاب و سینه چاکان عدالت افسوس خورد. و چرا نباید متاسف شد وقتی حتی حضراتِ مدیرانِ شریف و خدوم، از رو کردنِ فیش حقوقی شان هم شاکی اند و از اینکه مردم بدانند چقدر از بیت المال می گیرند هم حالشان خراب می شود؟

قدیم، مدیرانی که چنین بساطی داشتند، لااقل آبروداری می کردند و خودشان در بوق و کرنا نمی کردند که چنین شده. حالا دیگر، همین ملاحظات را هم ندارند. معنای شکایت و سماجت بر شکایتِ مدیری نجومی بگیر، این است که «بله؛ من حقوقم فلان مقدار است. سندش هم موجود است. به کسی هم مربوط نیست. هر کس هم اعتراض کند، پشیمانش می کنم.»

آیا بزرگان این دیار، می بینند این اوضاع را؟!
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :