مصمم بودن اروپا در حفظ برجام بیش از آن که ناشی از ملاحظات اقتصادی باشد، ناشی از ملاحظات سیاسی است. اروپا از این نگرانی دارد که از بین رفتن برجام سبب تشدید تنش‌ در منطقه، گسترش بی حد برنامه هسته‌ای ایران و زیر سوال رفتن اعتبار توافق‌نامه‌های چندجانبه شود. اخیرا یکی از مقامات آلمانی گفته است، سهم 0.22 درصدی ایران از هزار میلیارد یورو صادرات سالانه المان ناچیز است.
کد خبر: ۵۵۴۰۱۰
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۶ - ۰۸:۴۹ 18 January 2018
 
 

روز جمعه دوازدهم ژانویه، دولت دونالد ترامپ تصمیم‌گیری برای ماندن یا خروج از برجام را احتمالا برای آخرین بار برای چهار ماه دیگر به تاخیر انداخت. ترامپ اگر چه تعلیق تحریم‌های هسته‌ای ایران را یک بار دیگر تمدید کرد ولی به بهانه‌های دیگر چند فرد و شرکت جدید ایرانی را تحریم کرد و تهدید کرد که اگر کنگره و اروپا تا دوازدهم ماه می بر سر تغییر شرایط برجام به توافق نرسند، از این توافق خارج خواهد شد.

به گزارش «تابناک»، این اقدام ترامپ هم تردیدها در باره بقای برجام را افزایش داده و هم فشار بیشتری بر دیگر طرفین برجام و به ویژه کشورهای اروپایی تحمیل خواهد کرد. البته اروپا مجبور نیست که در مقابل اولتیماتوم ترامپ تسلیم شود. این دوره زمانی همه به اروپا این امکان را می‌دهد که دولت آمریکا را تشویق کند که در برجام باقی بماند و هم فرصتی است که اروپا خودش را برای یک گزینه دیگر آماده کند و این گزینه ادامه دادن به برجام با وجود خروج آمریکا از آن است.

گروه بین‌المللی بحران در گزارشی در این خصوص به قلم علی واعظ که متن اصلی آن در وبسایت نشریه فارن افرز منتشر شده، نوشته است که اروپا که مراودات تجاری آن با ایران در سال گذشته دو برابر شده است، کلید زنده نگاه داشتن برجام را در دست دارد. اروپایی‌ها ممکن است نتوانند همه آمریکایی‌ها را متقاعد کنند که ضرورت دارد آمریکا در برجام باقی بماند ولی می‌توانند بسیاری را در واشنگتن به این نتیجه برسانند که باید به تعهدات خود وفادار بمانند. ترامپ مدعی شده است که برای باقی ماندن امریکا در برجام لازم است که زمان انقضای محدودیت‌های هسته‌ای ایران برداشته شده و تعهدات ایران در این خصوص دائمی شود؛ ضمن این که بازرسی‌ها از ایران بدون محدودیت شود و همچنین این که میان برجام و برنامه موشکی ایران رابطه‌ای برقرار شود. روشن است که اقدامات یکجانبه از سوی آمریکا در این خصوص، نقض برجام خواهد بودو

در سه ماه گذشته، دولتهای اروپایی به طور مفصل با دولت و کنگره آمریکا لابی کرده‌اند تا به آنها بقبولانند که نمی‌توان توافقی محکم‌تر با ایران را بر روی ویرانه‌های برجام بنا کرد. از نظر آنها برجام حساسیت‌های بسیار ظریفی دارد و برای رسیدن به توافقی بهتر با ایران باید در ابتدا برجام با دقت فراوان اجرایی شود. از نظر آنها به هم زدن ثبات برجام، باعث از بین رفتن امکان تمرکز بر موضوعاتی مانند برنامه موشکی، فعالیت‌های منطقه‌ای و مساله حقوق بشر در ایران خواهد شد.

اگر آمریکایی‌ها حرف اروپا را نشنوند، اروپا این امکان را خواهد داشت که به سراغ طرح ثانویه خود برود که عبارت خواهد بود از حفظ اصول برجام، صرف‌نظر از این که آمریکا چه تصمیمی خواهد گرفت. جامعه بین‌المللی در دوره ترامپ تجربه‌های مشابهی دارد و برای مثال، پیمان پاریس و یا برنامه مشارکت در اقیانوس آرام با وجود خروج آمریکا از انها به حیات خود ادامه داده است.

مصمم بودن اروپا در حفظ برجام بیش از آن که ناشی از ملاحظات اقتصادی باشد، ناشی از ملاحظات سیاسی است به ویژه که اروپا از این نگرانی دارد که از بین رفتن برجام سبب تشدید تنش‌ها در منطقه، گسترش بدون حد و مرز برنامه هسته‌ای ایران و زیر سوال رفتن اعتبار توافق‌نامه‌های چندجانبه شود. همانگونه که اخیرا یکی از مقامات آلمانی به من گفته است، سهم 0.22 درصدی ایران از هزار میلیارد یورو صادرات سالانه المان بسیار ناچیز است. به همین سبب، منطقی نیست که اصرار اروپا بر حفظ برجام را ناشی از ملاحظات اقتصادی بدانیم.

یکی از راه‌هایی که اروپایی‌ها می‌توانند در حمایت از برجام از مرحله حرف فراتر بروند این است که «مقررات مقابله‌ای» خود در برابر تحریم‌های آمریکا در صورت خروج این کشور از برجام را احیا کنند. این مقررات در ابتدا در سال 1996 توسط اتحادیه اروپا وضع شد تا کشورهای عضو اتحادیه از شر اجبار به تبعیت از تحریم‌های آمریکا علیه ایران و کوبا خلاص شوند. استفاده اروپا از این مقررات در کنار تهدید اروپا مبنی بر این که از آمریکا به سازمان جهانی تجارت شکایت خواهد کرد، سبب شد که شرکت‌های اروپایی بتوانند به مدت یک دهه تحریم‌های آمریکا علیه ایران را نادیده بگیرند. این قوانین هنوز وجود دارند ولی با توجه به همراهی اروپا با تحریم‌های آمریکا علیه ایران از سال 2006 به این سو، فعلا این قوانین اجرایی نمی‌شوند.

اگر اتحادیه اروپا، بار دیگر «مقررات مقابله‌ای» خود علیه آمریکا را به مرحله اجرا در آورد، اروپا نشان خواهد داد که قصد ندارد از تحریم‌های آمریکا علیه ایران تبعیت کند و این که از شرکت‌های خود در مقابل جریمه‌های احتمالی وضع شده از سوی آمریکا حمایت خواهد کرد. مقامات اروپایی فعلا در توسل به این مقررات که پیش از این نیز به ندرت مورد استفاده قرار گرفت، اکراه دارند. استفاده از این مقررات در صورتی که آمریکا اصرار داشته باشد طرف‌های تجارت با ایران را تنبیه کند می‌تواند سبب بروز دعوای تجاری میان آمریکا و اروپا شود. اروپا البته احتمالا حاضر خواهد بود که ریسک این درگیری را بپذیرد به شرط این که گزینه دیگر پیش روی اروپا این باشد که ایران برنامه هسته‌ای خود را با قدرت از سر گرفته و احتمال درگیری نظامی آمریکا و اسرائیل با ایران جدی شود.

اروپا همچنین می‌تواند بر سر یک برنامه طولانی مدت مشارکت در بخش انرژی و یا سرمایه‌گذاری دوجانبه با ایران وارد مذاکره شود که نشان‌دهنده اعتقاد راسخ اروپا به تعهد طولانی مدت به برجام خواهد بود. اروپا همچنین می‌تواند یک نهاد عمومی اروپایی مانند بانک اروپایی ترمیم و توسعه (EBRD) را مامور کند که در مراودات شرکت‌های کوچک و متوسط اروپایی با ایران وارد شود تا از نقض نشدن تحریم‌های باقی مانده اروپا و سازمان ملل اطمینان حاصل شود؛ به این ترتیب می‌توان بر تنگناهای همکاری بانکی با ایران که ناشی از استانداردهای معیوب بانکداری در ایران و عدم شفافیت در اقتصاد ایران است، غلبه کرد. این کار شبیه نقشی خواهد بود که همین بانک در دوره بعد از فروپاشی شوروی در دهه 90 میلادی در اروپای شرقی ایفا کرد و سبب شد که کشورهای منطقه بتوانند بخش خصوصی خود را از طریق آزادسازی بازارها، اصلاحات بخش بانکی و ایجاد چارچوب‌های حقوقی مناسب، توسعه دهند. اروپا در حال حاضر در حال بررسی امکان صدور مجوز مشارکت ایران و بانک اروپایی سرمایه‌گذاری (EIB) است که در صورت صدور چنین مجوزی، ایران امکان این را خواهد داشت که از اروپا وام‌های توسعه‌ای دریافت کند. اروپا امکان گسترش این رویکرد به منظور امکان دریافت وام از سوی ایران برای بخش خصوصی و یا زیرساخت‌های خود را نیز دارد.

برای رفع نگرانی احتمالی اروپا از منقضی شدن محدودیت‌های برنامه غنی‌سازی ایران، اتحادیه اروپا این امکان را دارد که کنسرسیوم اروپایی غنی‌سازی هسته‌ای یعنی اورنکو را تشویق کند تا یک مجتمع چندجانبه غنی‌سازی در ایران تاسیس کند. افزایش سرمایه‌گذری و مشارکت اروپا در برنامه هسته‌ای ایران، جامعه جهانی را قادر خواهد ساخت که نظارت خود بر برنامه هسته‌ای ایران حتی در صورت منقضی شدن محدودیت‌های برجام را ادامه دهد.

چنین اقداماتی اگر چه نشانه‌های قدرتمندی از جدی بودن اروپا در حفظ برجام است ولی برآورد تاثیر اقتصادی آن، آسان نیست. در نهایت مساله این خواهد بود که بانک‌ها و شرکت‌های اروپایی از میان اقتصاد 19 تریلیون دلاری آمریکا و اقتصاد 400 میلیارد دلاری ایران، کدام یک را انتخاب خواهند کرد؟

پاسخ به این سوال به عوامل زیادی بستگی دارد. گروه بین‌المللی بحران، از بیش از 60 مدیر شرکت‌های بین‌المللی که به دنبال همکاری با ایران هستند، در این باره نظرخواهی کرده است. 83 درصد آنها نگران بازگشت تحریم‌ها علیه ایران هستند و 79 درصد اظهار داشته‌اند که برنامه‌های خود در خصوص ایران را به تاخیر انداخته‌اند. به نظر می‌رسد که عدم تصدیق برجام توسط رئیس‌جمهور آمریکا در ماه اکتبر گذشته، اگر چه اثراتی فوری نداشته است ولی بر برنامه‌های نیمی از شرکت‌های مورد بررسی تاثیر منفی گذاشته است.

با این وجود، اکثریتی قابل توجه یعنی 64 درصد شرکت‌های مورد بررسی، بسیار و یا تا حدی امیدوار هستند که برجام حتی در غیاب آمریکا نیز حفظ شود. 58 درصد آنها نیز اظهار داشته‌اند که اگر ایران به تعهدات خود پایبند باقی بماند و اروپا مقررات مقابله‌ای خود در برابر آمریکا را احیا کند، این وضعیت بر روابط با ایران تاثیر مثبت خواهد داشت. نکته‌ای که باید به آن توجه داشت که بسیاری از این شرکت‌ها در دوره پیشین تلاش کردند مراودات خود با ایران را در چارچوب تحریم‌ها ادامه دهند و 33 درصد آنها در دوره اوج تحریم‌ها در بازه زمانی 2006 تا 2015، مراودات خود با ایران را قطع نکردند. آنها از روش‌های متعددی برای از بین بردن خطرات همکاری با ایران استفاده کرده بودند.

این وضعیت نشان می‌دهد که در صورت وجود حمایت جدی دولت‌های اروپایی، حداقل بخشی از این شرکت‌ها مایل هستند که حتی در صورت فشار دولت ترامپ، تعامل اقتصادی خود با ایران را ادامه دهند. برای بقای برجام حتی در صورت خروج آمریکا، اروپایی‌ها باید به ایران اثبات کنند که راهی وجود دارد که حتی در غیاب آمریکا، منافع برجام برای ایران بیشتر از خروج از آن است.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار