این پرونده در آخرین روزهای سال ۹۴ و هم‌زمان با کشف اجساد دو دختر جوان گشوده شد. فردی در تماس با پلیس استان فارس به ماموران خبر داد اجساد را در حاشیه خاکی کنار جاده یافته است. ماموران وقتی به محل اعلام‌شده رفتند، خود را در برابر پیکرهای بی‌جانی دیدند که چندروزی از مرگ آنها می‌گذشت. اگرچه آثار ضرب‌وجرح بر پیکر این دو دختر وجود نداشت، اما نحوه رهاشدن اجساد ثابت می‌کرد آنها به قتل رسیده‌اند. 

بررسی‌های مقدماتی فاش کرد دو دختر با هم خواهر هستند. همچنین پوشش آنها نشان می‌داد این دو در مکانی مسقف مانند خانه کشته شده‌اند و سپس قاتل یا قاتلان اجسادشان را به آن منطقه منتقل کرده‌اند. بعد از آنکه پیکرهای دو دختر به پزشکی‌قانونی منتقل شد، خانواده آنها تحت بازجویی قرار گرفتند و گفتند نمی‌دانند چه کسانی دست به این جنایت زده‌اند. آنها گفتند با کسی اختلاف ندارند و از زمانی که دو دختر مفقود شدند، خیال می‌کردند آنها خودشان خانه را ترک کرده‌اند. در این میان متخصصان سازمان پزشکی‌قانونی با انجام آزمایش‌های لازم اعلام کردند هر دو دختر به یک شیوه کشته شده‌اند و آنها را با انسداد مجاری تنفسی خفه کرده‌اند. 

کارآگاهان جنایی شکی نداشتند دو خواهر قربانی انتقام‌جویی شخصی شده‌اند، اما در ماه‌های اول نتوانستند گره این پرونده را باز کنند تا اینکه بعد از گذشت هشت ماه از وقوع جنایت، سرنخ‌هایی به دست آوردند که نشان می‌داد این جنایت خانوادگی است و دو برادر مقتولان به احتمال زیاد در قتل خواهران خود دست داشته‌اند. دو مظنون بازداشت شدند. آنها که ابتدا ادعا می‌کردند بی‌گناه هستند، وقتی تحت بازجویی‌های فنی- پلیسی قرار گرفتند به کشتن خواهران خود اعتراف کردند. یکی از متهمان گفت: «دو خواهرم رفتارهای مناسبی نداشتند. از مدت‌ها قبل به آنها مشکوک شده بودم و چندباری نیز دراین‌باره تذکر دادم و از آنها خواستم دست از رفتارهای نادرستشان بردارند، اما به حرف‌های من اعتنا نمی‌کردند. کارهای آن دو باعث شده بود در کل فامیل انگشت‌نما و بی‌آبرو شویم. دیگر نمی‌توانستم این وضعیت را تحمل کنم. از طرفی نصیحت و صحبت‌کردن هم فایده‌ای نداشت، برای همین به این نتیجه رسیدم که چاره‌ای جز کشتن خواهرانم ندارم. موضوع را با برادرم در میان گذاشتم و او هم قبول کرد در این قتل به من کمک کند».

متهم دیگر پرونده نیز در اعترافاتش حرف‌های برادر خود را تایید کرد و گفت: «وقتی برادرم پیشنهاد قتل را داد، قبول کردم، چون من هم از کارهای خواهرانم به‌شدت ناراحت بودم و آبروی خانواده‌مان را در خطر می‌دیدم. یک شب وقتی دو خواهرم خواب بودند، به سراغشان رفتیم و آنها را خفه کردیم. بعد اجساد را با ماشین به خارج از شهر منتقل و دفن کردیم. نمی‌دانیم جسدها چرا و چطور از خاک بیرون آمد. تصور می‌کردیم با دفن آنها همه سرنخ‌ها را از بین برده‌ایم».

دو متهم در ادامه، صحنه قتل را نیز بازسازی کردند و در این مدت پرونده‌شان در دادسرا در جریان بود تا اینکه برای آنها کیفرخواست صادر شد و متهمان سال آینده پای میز محاکمه می‌روند.