بالاخره رقابت فیلم ها تموم شد و هم 7 فیلم به فینال اکران نوروزی رسیدن. حالا چرا هفتا؟ خدا می دونه.

هرچند تلاش شده ترکیب فیلما متنوع باشه، ولی طبق معمول مضمون غالب فیلم ها،کمدی به اصطلاح عامه پسنده که دم عیدی مردم بیشتر شاد بشن. هفت فیلم اکران نوروزی امسال: "به وقت شام»، «لاتاری»،«مصادره»، «لونه زنبور»، «فیلشاه»، «خرگیوش» و «فراری".

اما سوالی که خیلیا مخصوصا اونایی که می خان خونوادگی سینما برن می پرسن اینه که کدومِ این فیلم ها خوبه؟ جواب این سوال به خیلی پارامترهای فرهنگی و سلیقه ای آدمها و خونوادها بستگی داره؛ برای همین جوابش خیلی اقتضایی میشه ولی توضیح مختصری از فضای هر فیلم شاید انتخاب رو آسونتر کنه:

"به وقت شام" ساخته براهیم حاتمی کیا که گل فیلم های امسال جشنواره بود، هر چند در عین ناباوری فقط 3 سیمرغ، بهترین کارگردانی، بهترین موسیقی متن و بهترین صداگذاری روبهش دادن!. "به وقت شام" با همه نقدهای منصفانه و غیر منصفانه ش فیلمی زیبا، پر زحمت، با دقت و مساله داره. فیلمی در مورد جنایت های داعش و نقش دو خلبان ایرانی ها در نجات مردم سوریه و کشمکش های درونی و اجتماعی آدما در انتخاب ها مسیر زندگی. به طبع دیدن درندگی این قبیله ی وحشی برای بعضی گروهای جامعه مثل خانم ها و کودکان متناسب نیست، هرچند کارگردان تمام تلاشش رو کرده که با ظرافت از برخی صحنه ها بگذره.

طرفداران محمد حسین مهدویان هم دیدن"لاتاری" رو از دس ندن. لاتاری در مورد بعضی دخترای ایرانیه که به دبی می رن تا پولدار شن. سوژه تازه اما زخمی قدیمی! بازم خدا رو شکر یه فیلم ساز پیدا شد که بیاد در مورد مدلینگ و دختران ایرانی تو دبی یه فیلم بسازه و غیرت ایرانی رو به رخ بکشونه. خوبی فیلم این بود که خیلی وارد جزئیات زننده نشد و سر بسته از مساله رد شد و شاید همینم باعث شده که خونواده ها مشتریش بشن.

"فِراری" داستان فَرار یک دختر از روستا به عشق یک ماشین فِراریه. داوود نژاد خیلی تلاش کرد که نامردی پولدارای تازه به دوران رسیده رو نشون بده. به نظرم دیدن امثال این فیلم می تونه برای نسل نوجوون خیلی آموزنده باشه تا یه خوره از دنیا فانتزیشون در بیان و دقیقتر به دور و برشون نگاه کنن.

"فیلشاه" انیمیشنی در مورد یه بچه فیل دست و پاچلفتیه که پدرش رئیس قبیلس و دوس داره پسرش جانشینش بشه؛ مثل خیلی از ماها که برای بچه هامون نقشه می کشیم. سازندهای این انیمیشن همون سازندهای "شاهزاده روم" اند. شاید مخاطب اول این انیمیشن کودکان باشن ولی کمیک بودن داستان و جدی بودن شخصیت ها برای بزرگترها جذابه.

مصادره داستان کمیک یه مرد ساواکیه (رضا عطاران) که قبل از انقلاب با یه زن آوازه خون آمریکایی آشنا میشه و وقتی انقلاب میشه مجبور میشه فرار کنه. تو آمریکام همش به فکر اموال مصادره شدش تو ایرانه. بازی رضا عطاران تنها انگیزه برای دیدنه فیلمه که طبق معمول با بازی کردن با یه سری از خط قرمزهای فرهنگی میخاد از بیننده خنده بگیره.

فیلم خرگیوش نیز دست کمی از مصادره نداره. اونم با یه سری به اصطلاح کمدین و یه سری حرکات موضون کلیشه ای می خاد به زور خنده بگیره.

فیلم لونه زنبور هم داستان کمدی دو دزده که با گرفتن یه جعبه وارد یه ماجرا می شن.....

قطعا دیدن همه این فیلم ها هزینه زمانی و مالی برای خانواده ها داره، برای همین قبل از انتخاب حتما تحقیق کنید، چونکه حتی یه فیلم می تونه اثرات مثبت و منفی کوتاه مدت و بلند مدت بر زندگی فردی و خونوادگی شما بزاره!

مجید محمد زمانی