قبضه تمامی سازوکارهای قدرت در عربستان سعودی توسط محمد بن سلمان، حوزه دین و الزامات مبتنی بر آن را نیز شامل می شود. واقعیت امر این است که باور به انحصارگرایی در قدرت توسط ولیعهد سعودی موجب شده است تا وی با نشانه گیری متغیر اصلی و اولیه قدرت سعودی که نظام فکری و هویتی وهابیت و ارگان های وابسته به آن می باشد، به سمت و سوی هموارسازی مسیر سیاست های اعلانی خود در جهت انجام تغییرات گام بردارد.

اعمال محدودیت های تبلیغی و ترویجی – آموزشی، کاهش دامنه نفوذ و فعالیت نهادهای دینی در عرصه های اجتماعی و سیاسی و به تبع آن ممنوعیت های تحمیلی و دیکته شده از سوی محمد بن سلمان در عرصه های دینی، تشدید و تسریع سیاست های سکولارسازی با هدف فشار در جهت کاهش قدرت دستگاه دینی وهابیت در عرصه سیاست و اجتماع، همگی علائم و نشانه هایی محسوب می شوند که در ظاهر ماجرا بر عزم جدی ولیعهد در عرصه مبارزه با وهابیت دلالت دارند؛ به علاوه اینکه می توان در ادامه موارد ذکر شده فوق در ذیل مبارزه با آداب، اصول آموزشی و تربیتی وهابیت و روند مذکور در تحدید میزان قدرت سنتی نهاد وهابیت در جامعه سعودی، به حکم و دستور توقف آموزش دروس دینی در مساجد در چند روز گذشته اشاره کرد؛ بر این اساس و طی این حکم ، به کلیه ادارات و دفاتر و مراکز مرتبط با ابلاغ در حوزه امور دینی اعلام شد که فعالیت‌های تبلیغی، سخنرانی و آموزش دروس علمی در مساجد متوقف شود.

در واقع این اقدامات در عرصه تحدید دامنه قدرت و میدان کنش نهادهای دینی وهابیت در عربستان سعودی که مهمترین منابع نمادین قدرت محسوب می شوند با حصول به شعارهایی دنبال می شود که بنا به گفته ولیعهد سعودی در جهت انجام ریشه ای اصلاحات و با هدف مقابله با افراط گرایی دینی در این کشور است.

با این حال باید توجه داشت که فشار و ایجاد محدودیت های تجویزی و دستوری از سوی محمد بن سلمان بر کانون های دینی وهابیت، به معنای تضعیف این نهادهای سنتی قدرت در سراسر خاک سعودی محسوب نمی شود؛ بطوریکه ولیعهد سعودی در طی دستوری محرمانه و با نقشه و ایده تکمیل روند ذوب سازی اقلیت ها(به ویژه دینی) در مجموعه کلان مورد نظرش، خواستار توقف کلیه فعالیت‌های وهابیت در کشور عربستان به استثنای مناطق شیعه‌نشین (قطیف و الاحساء و نجران) شده است؛ و این بدان معنا است که اقدامات به ظاهر دین ستیزانه محمد بن سلمان تنها به مناطقی از این کشور ختم می شود که دستگاه های دینی وهابیت در آنها نفوذ سنتی و ویژه ای دارند؛ از این  رو از بُعد دیگر، موضوع سیاست احاطه بر حلقه های قدرت دینی وهابیت در سعودی توسط محمد بن سلمان با توجه به استثنائاتی که در این باره مورد مداقه قرار گرفته است، می تواند گامی در جهت تحکیم قدرت و سیطره وهابیون تندرو در مناطق شیعه‌نشین باشد که با هدف تحت فشار قرار دادن شیعیان عربستان صورت گرفته و طراحی شده است.

به واقع اگر نگاهی تحلیلی به برنامه اصلاح دینی محمد بن سلمان به عنوان بخشی از روند اصلاحات مورد نظر وی در سعودی بیندازیم که با ادعای رسانه ای موجود در این باره  که مدعی بازگرداندن اسلام میانه‌رو به عربستان سعودی است همخوانی و مطابقت ندارد؛ در واقع با توجه به شواهد موجود در این عرصه آنچه مسلم و بدیهی می باشد جنبه تبلیغاتی این سیاست و رویکرد تعدیلی و یا تحدیدی در گرایشات دینی وهابیت است؛ که از یکسو با هدف انحصارگرایی در تمام جوانب قدرت حتی دینی توسط ولیعهد سعودی برای واکسینه کردن آینده قدرت خود او در حال انجام شدن است و از سوی دیگر در جهت تمرکز تبلیغاتی و آموزشی این نهادهای دینی در جهت ترویج وهابیت در مناطق شیعه نشین با ایده ترغیب سازی آنها به سمت وهابیت در جریان است. لذا وعده‌ها و شعارهایی که ولیعهد سعودی برای انجام اصلاحات ریشه‌ای در این کشور در عرصه هایی مانند دین (وهابیت) و کاهش نفوذ آن در عرصه سیاست، قدرت، اجتماع و فرهنگ که از آن دم می زند، آنگونه که مدعی آن (نفی افراطی گری دینی، دوری از وهابیت نهادینه شده سنتی در عربستان که معرف افراطی گرایی است و جایگزین سازی آن با اسلام میانه رو و معتدل) است، نیست.

به عبارت دیگر اینکه رفتن به نبرد وهابیت توسط محمد بن سلمان اگر حتی شدت هم بگیرد با قبول و پذیرش زعامت بی چون و چرای ولیعهد توسط متولیان دینی سعودی و تحت امر، نظارت و مدیریت وی قرار گرفتن، رها خواهد شد؛ و این محدودیت های اعمالی برای آنها در مناطقی که عمدتاً در سیطره فکری وهابیت قرار دارد با آزادی عمل بیشتر آنها در مناطق شیعه نشین معامله و معاوضه می شود. این یعنی وهابیت می تواند به مانند گذشته در آینده سعودی نقش آفرینی کند.

اگر چه با توجه به ویژگی های شخصیتی تمامیت خواهانه محمد بن سلمان انتظار می رود دامنه قدرت و اختیارات آنها تا حدودی کم و یا حتی سلب شود.

با این حال باید یادآور شد با توجه به پیوند سنتی و تاریخی میان خاندان سعودی و متولیان دینی وهابیت (آل شیخ) در عربستان، آنچه که محمد بن سلمان از آن با عناوینی چون تقابل با وهابیت و اصلاح گرایشات تبلیغی از سوی آنها یاد می کند، از وضعیت موجود فراتر نخواهد رفت؛ بطوریکه با نشستن بر تخت پادشاهی در عربستان سعودی و کنترل شرایط اعتراضیِ احتمالی و آرام نمودن فضا برای ادامه حکمرانی خود از تداوم بسترهای تقابلی با نهادهای دینی دست خواهد کشید و تلاش خواهد کرد در روابط خود با آنها یک حالت تعادل را برقرار سازد.