شرایط ملتهب اقتصادی و بازار طی ماه‌های گذشته تصویری از بی‌دولتی را به نمایش گذاشته است. نه به معنای نداشتن دولت که دولت داشتیم اما نه اقتداری بروز می‌یافت و نه برنامه‌ای ارائه می‌شد. ناکارآمدی، ضعف سیستمی در تصمیم‌گیری صحیح و اجرای درست آن در این چند‌ماهه به خوبی عیان شد.

اگر قرار باشد در موضوعاتی مانند رانت و فساد در ثبت سفارش خودرو که به رسوایی انجامید به عقب بازگردیم، احتمالاً پرونده‌های بیشتری گشوده خواهد شد؛ مهم این است که دولت خلاهای سیستمی و نظارتی خود را شناسایی کند و در صدد اصلاح آن برآید.

وضعیت فعلی پتروشیمی‌ها در کشور به هیچ وجه قابل تداوم نیست، ثروت ملی کشور و مردم در اختیار کسانی قرار گرفته است که در این جنگ نابرابر اقتصادی به فکر منافع مادی خوداند.

ارز حاصل از فروش محصولات پتروشیمی در سبد ارزی دولت قرار نمی‌گیرد و دولت ناتوان از برخورد ، تلاش می‌کند قیمت خوراک پتروشیمی‌ها را به تلافی افزایش دهد.آیا حتی در این صورت دولت توانسته اقتدار خود را نشان دهد؟

طبیعی است در چنین شرایطی دولت از هر سو مورد انتقاد قرار گیرد. اما کمتر گوش شنوایی برای شنیدن و به کار بستن پیشنهادات و دغدغه‌های کارشناسان به‌ویژه اقتصادی وجود دارد.

چرا نباید به دیگران حق بدهیم که ما را به‌دلیل سستی و بی‌عملی مورد نقد قرار دهند؟ چرا نباید به دلسوزان حق بدهیم که ما را به خاطر عدم سرعت در معرفی وزیر برای برخی وزارتخانه‌ها مورد انتقاد قرار دهند؟

چرا نباید به منتقدانی که از ما انتظار دارند لباس رزمی بپوشیم و آرایش جنگی در حوزه اقتصاد بگیریم احترام گذاشت؟ و چراهایی دیگر.

رییس‌جمهوری  با سخنانی که در دانشگاه بیان کرد عملاً آب پاکی را روی دستان اساتید و صاحب‌نظران اقتصادی کشور ریخت و نامه آنان را بی‌فایده برای خود دانست. محدود شدن دولت به چند نفر (رو و پشت صحنه سیاست‌گذاری‌های اقتصادی) می‌تواند توان کشور در مقابله با تهدیدات را کاهش دهد.

دستگاه اجرایی کشور باید به‌دنبال بهترین راهکارها، نظرات و تدابیر باشد و این جز با مشورت نخبگان انجام نمی‌شود.

با این حال نشست دیر هنگام دوشنبه رییس‌جمهوری با جمعی از اقتصاددانان را باید به فال نیک گرفت.

تنها در چنین گفت‌و‌گو‌های رودررو و مکرری است که دیدگاه‌های طرفین به هم نزدیک شده و می‌تواند نویدبخش تحولاتی راهگشا باشد. دولتی که با شعارهای زیبا بر سر کار آمده نباید برای انتقادات روی ترش کند و حدی تعریف کند. حد انتقاد جز انصاف و خیرخواهی نیست و فراتر از آن محروم کردن  خود و جامعه از اندیشه‌ دیگران است.