بشر در همه دوران از وضعیت موجودش ناراضی بود و هنوز هم در بر همان پاشنه می چرخد. اساسا همین نارضایتی انگیزه کوشش روزمره را ایجاد می کند! امروز اگر ادعا شود کشوری در جهان وجود دارد که دولت آن درگیر نارضایتی مردم نیست، بی تردید ادعایی ناشی از شناخت ناقص است. مردم در بسیاری کشورهای دنیا مستقیما از اقتصاد می نالند و در کشوری مثل آلمان هم اگر اعتراضات اقتصادی چندان به چشم خارجی ها نمی آید، در عوض دولت صراحتا هشدار می دهد که با دردسرهای وحشتناکی از جنس رشد یهودستیزی و حتی بیگانه ستیزی دست به گریبان است.

۱) اعتصاب «کارگران نیشکر هفت تپه» در اعتراض به عدم پرداخت حق الزحمه بجاست. (البته که حقانیت مطالبه دستمزد، مجوز تعدی به حقوق عمومی نیست) علی رغم اهمیت مطالبه مشروع کارگران، اعلام مخالفت صریح ایشان با «خصوصی بودن شرکت» ارزش تامل دارد. گویا حدود ۲ سال پیش دولت نسبت به انتقال مالکیت شرکت نیشکر هفت تپه به بخش خصوصی اقدام کرده است. از انقلاب بهمن ۱۳۴۱ که سیاست خصوصی سازی به طور جدی در ایران مطرح شد، مقامات دولتی همواره در پی جلب اعتماد مردم به بخش خصوصی هستند. هدف تلاش ها این است که با ارائه راهکارهای اطمینان بخش به مردم، مانع طبیعی خصوصی سازی را کمی نرم کنند. (جامعه همیشه به جان دولت غر می زند اما ناگزیر پوشش دولت را امن ترین پناهگاه می داند و هرگز از کرمش مایوس نمی شود!) محصول تلاش دولتمردان نظام پادشاهی به هدف اعتبار یافتن بخش خصوصی در اصول ۳، ۴ و ۱۳ انقلاب سفید تجلی یافت. تدبیر ایشان توسل به راهکار "گسترش مالکیت به کارگران" و تقویت «سندیکا های کارگری» جهت تضمین نظارت بر تصمیمات مدیر بود.

۲) در حالی که بر اساس نظر سنجی ها تنها ۴ درصد فرانسویان کاملا موافق با کارنامه دولت مکرون هستند، وزیر کشور فرانسه هم اعلام کرد که «جلیقه زردها» طی یک روز اقدام به مسدود کردن بیش از ۲۰۰۰ شریان ارتباطی در سراسر فرانسه کرده اند. جنبش خودجوش و توده ای جلیقه زردها ناشی از خشم و بی اعتمادی نسبت به سیاست های دولت متولد شد اما می توان گفت که این آشوبگری، پیش از رسوایی سیاستهای دولت، بر اثبات ناکارامدی «سندیکاهای کارگری» تاثیر دارد. سندیکاهای کارگری به طور سنتی متولی چانه زنی بر مطالبات معیشتی با دولت بودند ولی طی سالهای اخیر به علل متعدد جایگاه پیشین خود را از دست داده اند تا اکنون که غیبتشان در میدان چشمگیر شده است. حتی ظهور پدیده بی ریشه ای بنام امانوئل مکرون، بی ارتباط با ضعف اعتبار سندیکاهای فراگیر کارگری نبود.

۳) طی حکایت این روزهای عوامفریبان تازه نفس، دونالد ترامپ که هنوز دربرابر ویرانی های باقی مانده از بلایای سالیان گذشته مستاصل است، مصیبت جدیدی را پیش چشم خود می بیند. چندین روز است که کالیفرنیا با آتش سوزی جهنمی دست و پنجه نرم می کند و قوای ملی از مهار آن عاجز مانده اند. علی رغم این معرکه داخلی، ترامپ از مدیریت جهان غافل نشد و طی همین هفته گذشته راهکارهای ساده اداره صحیح ایران و فرانسه را باز هم تذکر داد! رئیس جمهور امریکا با پرخاشگری از فرانسه خواست که بودجه نظامی را سریعا «افزایش» دهد اما به ایران نهیب زد که باید بودجه نظامی را «کاهش» دهد و علی الخصوص از تزریق سالانه یک میلیارد دلار به بازوهای منطقه ای خود صرف نظر کند! (بودجه نظامی مصوب کنگره آمریکا برای سال آینده حدود ۸۰۰ میلیارد دلار است.)