برخلاف بزرگنمایی و تبلیغات وسیع و گسترده ای که از ابتدای طرح مسئله معروف به معامله ترامپ یا معامله قرن اتفاق افتاده است نمی توان این نکته را انکار کرد که در هفته های اخیر شانس موفقیت این طرح و همچنین از میزان بزرگنمایی های گذشته آن به شدت کاسته شده است که قطعا تبعات گسترده ای را برای طرف های دخیل در این معامله در برخواهد داشت.

اولا بُعد سیاسی این معامله در نتیجه شکست کشورهای عربی حامی این طرح در ترویج این طرح در میان امت های اسلامی و عربی و به خصوص فلسطین تقریباً شکست خورده به حساب می آید. این مسئله شرایط را برای واشنگتن و متحدانش سخت تر می کند.

دوم در خصوص بُعد اقتصادی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا گزینه هایی را بر پایه ارائه پیشنهادهای وسوسه کننده مالی به نوار غزه که سالهاست با تبعات وحشتناک محاصره همه جانبه صهیونیست ها دست و پنجه نرم می کند را روی میز خود دارد.

این پیشنهادات با چراغ سبز آمریکا توسط کشورهای نفتی به تشکیلات خودگردان فلسطین و همچنین سایر احزاب و گروههای مقاومت داده شده است که با شوک سنگینی مواجه شدند، تمامی گروههای فلسطینی این پیشنهادات را رد کرده و از حضور در کنفرانس اقتصادی بحرین که زمینه ساز انعقاد معامله قرن به حساب می آید ممانعت کردند.

سوم اضافه در کنار دو مشکل بالا، سردرگمی دولت آمریکا در قبال این معامله کم کم در حال نمایان شدن است. جایی که ترامپ و جراد کوشنر، دامادش که مجری اصلی این معامله نیز است، روندی محافظه کارانه در تعامل با این مسئله در پیش گرفتند و مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا طی سخنانی که می توان آن را سیلی محکم به توطئه معامله قرن به حساب آورد گفت این طرح غیر قابل اجراست و موفقیتی به همراه نخواهد آورد. این حرف یکی از زبان یکی از پایه های اصلی سیاست خارجی دولت ترامپ یعنی پامپئو، رئیس جمهور آمریکا را وادار به دفاع سرسختانه از طرح معامله قرن و داماش کرد و تاکید کرد که طرح حل بحران منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) در نهایت امر اجرایی خواهد شد.

چهارم، حضور بارز و گسترده مردم در روز قدس امسال علی‌رغم اینکه برخی دولت ها برای کاستن از اهمیت این روز و شرکت نکردن در آن حداکثر تلاش خود را به کار بستند، تصویری که جمعه آخر ماه رمضان امسال ترسیم شد بار دیگر این نکته را ثابت کرد که جهان اسلام و کشورهای عربی به آرمان مرکزی خود یعنی فلسطین همچنان پایبند هستند.

با توجه به نکات گفته شده باید گفت که معامله ترامپ با چالش های جدی و حقیقی زیادی که منجر به نابودی آن می شود مواجه است و این مسئله روی طرف های متعددی تاثیرات منفی خواهد گذاشت.

دولت ترامپ به طور طبیعی خود را در صف دولت های دیگری خواهد دید که نتوانستند در راستای تامین منافع "اسرائیل" آرمان فلسطین را به حاشیه رانده و به دست فراموشی بسپارند و از طرف دیگر نقش واشنگتن به عنوان واسطه بی طرف حل این ماجرا به دلیل حمایت تاریخی اخیر خود از رژیم صهیونیستی خدشه وارد خواهد شد.

اما در خصوص کشورهای عربی بعید نیست کشورهایی که نقشی اساسی در اجرای معامله ترامپ ایفا کردند به سوی مردم فلسطین بازگردند. همچنین بعید نیست که اثری شگرف را درون مردم این کشورها شاهد باشیم، مردمی که سالها تلاش می شد که از آرمان فلسطین دور نگه داشته شوند.

و در نهایت در خصوص شرایط داخلی فلسطین باید گفت که اجماع بی نظیر آنها در رد کردن معامله ترامپ می تواند فرصتی تاریخی را به آنها بدهد تا اختلافات داخلی را یک بار برای همیشه کنار بگذارند و در خصوص روابطشان با کشورهای اطراف فلسطین به خصوص کشورهای محور مقاومت تجدید نظر کنند؛ اخیراً با شنیده شدن زمزمه های در خصوص ایجاد کانال های ارتباطی بین حماس و سوریه، روابط دو طرف بعد از چند سال تنش رنگ و بوی جدی به خود گرفته است که قطعاً به نفع محور مقاومت خواهد بود و همچنین برگ های برنده مقاومت فلسطین را در مقابل تلاش برای تضعیف آرمان قدس بیش از پیش تقویت خواهد کرد.