پروژه استعفای روحانی، بخشی از دکترین شوک و راهبرد بی دولت سازی (دقیقا شبیه استعفای نخست وزیر عراق و لبنان ) است که به تشدید خشونت و هرج و مرج در کشورهایشان منجر شد. بخشی از اصلاح طلبان  درصددند با پیش انداختن این پروژه، هم خود را از موضع مقصر وضع موجود به طلبکار تبدیل کنند و بر ناکارامدی و بن بست مدیریتی روحانی سرپوش بگذارند، و هم هزینه ناکاآامدی دولت خود را بر نظام تحمیل کنند.

اصلاح طلبان که از میزان واگرایی عمومی از روحانی اطلاع دارند و نیز خود را پیشاپیش  بازنده انتخابات مجلس میدانند، با این پروژه، قصد دارند با برهم زدن قواعد بازی و میز دموکراسی در کشور، هزینه شکست خود را نیز بر  گرده نظام تحمیل کنند. درست شبیه آنچه در انتخابات 88 کردند. 
آنها بر این باورند کف استعفای روحانی ، امتیازگیری از نظام است و سقف آن، بحران سازی برای نظام. (گمان باطلی که قانون گرایی رهبر انقلاب درست همچون انتخابات 88 و سایر برهه ها آن را نقش بر آب میکند).

اما آنچه روشن است اصلاح طلبان افراطی خواسته یا ناخواسته در یک پروژه واحد مانند آنچه در عراق و لبنان عملیاتی شد عمل می‌کنند: نارضایتی های اقتصادی، اعتراضات خیابانی، پیشنهاد خلع سلاح نیروهای مقاومت، بی دولت سازی، هرج و مرج هدفمند و بی ثبات سازی سیاسی و ناامنی، برآمدن دولتهای مطیع غرب. 

آری این پروژه  یا به تعبیری جنگ های نسل چهارم، در هر سه کشور، یک هدف دارد: تضعیف کشورهای محور مقاومت و مشغول شدن به درگیری های داخلی و تنفس مصنوعی امنیت به اسرائیل.

این تحلیل پیوستی خبری دارد و آن پیشنهاد نتانیاهو به رقبای انتخاباتی اش است. وی از آنها خواسته فقط 6 ماه اجازه دهند نخست وزیر باشد.شاید این استمهال برای به سرانجام رساندن این پروژه باشد.

هوشیاری مردم ایران، و بیدارسازی افکار عمومی برگ برنده ماست. پس رسانه باشید.