کد خبر: ۸۵۲۲۰۵
تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۳:۴۸ 19 May 2020

مقاله ای اخیرا در خبرگزاری فارس به قلم آقای مهدیان منتشر گردید که واکنش عدالت خواهان را در پی داشت . وی در این مقاله خوارج را عدالتخواهانی معرفی میکند که دنبال عدالت هستند و علی ع را به شهادت می رسانند. البته نویسنده احتمالا در انتخاب تیتر مطلب خود به خطا رفته است چرا که در متن ، اصلا اشاره ای به مصداق و نحوه عدالت طلبی خوارج نمی کند اما ظاهرگرایی آنها را به رخ میکشد.


بهرحال ، این نوشته و این که فارس آن را منتشر کرده است از یک طرف موجب خوشحالی است از یک طرف موجب تعجب. خوشحال هستم از این روی که مباحث عدالت طلبی ، از یک دایره تنگ و انحصاری دارد بیرون می آید. یعنی اینکه عدالت طلبی یک سکه سیاسی نیست که فقط به نام یک عده ضرب شده باشد و اغیار نتوانند در مورد آن صحبت کنند.
تعجبم هم از واکنش های تندی است که درباره این نوشته نه چندان غیرمعمول ظهور یافت.(اینجاست که ارزش آزادی خود را نمایان می کند ، چرا که در خلا آزادی یک قرائت خشک و متصلب میتواند از عدالت یک ملت را به قهقرا ببرد)
عدالت خواهی آرمان بزرگی است که 124000 نبی برای تحقق آن از جانب خدا ماموریت گرفته اند. قطعا نمیتوان عدالت خواهی را صرفا یک شعار دانست ، چه اینکه یک برنامه و استراتژی هم هست. عدالت طلبی وابسته به مبنای تئوریک ما ، میتواند عقلانی باشد یا میتواند احساسی و ظاهری باشد. آن چیزی که خوارج بدنبال آن بودند همان عدالت طلبی احساسی و ظاهری سیاسی بود. آنها چون نمیتوانستد ارتباط منطقی با مقتضیات زمانی و مکانی جامعه خود بگیرند ، عجالتا روی به حذف صورت مساله حکومت آوردند و کل حکومت را نفی کردند تا شانه های شان از سنگینی مسئولیت رها شود. همان کاری که مشابه آن را بعضی از دوستان امروزی می کنند و چون نمی توانند موضوع توزیع عادلانه ثروت را نسبت به مختصات زمان و مکانی جامعه تبیین کنند و این کار سخت یعنی تبیین ساز و کار عدالت را به فرجام برسانند، ثروت را بد و ثروتمند را ظالم معرفی می کنند تا خود را از زحمت ار تئوریک و ایجابی برهانند.
باید توجه داشته باشیم که عدالت ، صرفا از طریق نفی ثروت و طرد ثروتمند بدست نمی آید ، بلکه عدالت از طریق خلق ثروت در جامعه و کارکرد صحیح نظارتی و حمایتی حاکمیت بدست می آید کاری که بیش از همه به یک تئوری منسجم نیاز دارد که جز از آزادی اندیشه حاصل نمی گردد.


معنای سخنم به هیچ وجه تشابه دادن عدالت طلبان با خوارج نیست اما باید توجه داشت ظاهری گری و دوری از منطق و وحی اصیل ، میتواند منجر به فاجعه شود چه در لباس عدالت چه در لباس های دیگر. اگر میخواهیم علی ع را الگو بگیریم باید بدون تعارف از ثروت او هم سخن بگوئیم که چند بار در طول عمرش انفاق نمود . از آبادکردن چاه ها و باغ ها و درآمد آنها هم سخن بگوئیم. از پیامبر و ده ها حدیث او درمورد کار و خلق ثروت و تلاش اقتصادی انسان هم سخن بگوئیم تا یک طرفه به قاضی نرفته باشیم. تا فکر نکنیم که اسلام دین نفی ثروت است .


باری ، آنچه از عدالت طلبی در جامعه امروز میتوان انتظار داشت ، حرکت در چارچوب رهنمودهای رهبری است . رهبری از یک سو اصل 44 و خصوصی سازی ها را ابلاغ مینمایند از یک طرف بر نظارت تام و تمام حکومت بر اجرای صحیح قانون تاکید می نمایند.


لذا عدالتخواهی این ظرفیت را دارد که توسط همین عدالتخواهان (که اکثریت آنها نیت های پا ک و صادقانه ای دارند ) از حالت شعاری و دائما سلبی که بیشتر به درد مبارزات سیاسی، پزهای افشاگرانه و فحاشی ها و تخریب های رسانه ای -انتخاباتی می خورد ، خارج شده و به یک برنامه منطقی و عقلانی که توان مشارکت پذیری بالای اجتماعی را هم دارد تبدیل شود .

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار