یادداشت؛محسن سلگی
نزد رهبر انقلاب، سلامت مهمتر از اقتصاد است. باید توجه داشت در اندیشه‌ ایشان، سلامت معنایی فراتر از سلامت جسمی و روانی یافته و جنبه‌ هستی شناسانه و وجودی می‌یابد.
کد خبر: ۹۹۹۴۹۷
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۴۰۰ - ۲۰:۲۲ 07 October 2021

مسئله اساسی این متن با نظر به دو شبهه شکل گرفته است؛ شبه اول که ناظر به اِعمال محدودیت‌های کرونایی از سوی ستاد ملی مبارزه با کرونا مطرح شد، مدعی بود برای نظام و رهبری، اقتصاد و سود بر سلامت ترجیح دارد. پس از ماجرای منع ورود برخی واکسن‌ها، این بار شبهه ناظر به آن بود که ارزشها یا ایدئولوژی نظام بر سلامت مردم اولویت دارد. ذیلا در پی پاسخ به شبهات مذکور هستیم.

نزد رهبر انقلاب، سلامت مهمتر از اقتصاد است. باید توجه داشت در اندیشه‌ ایشان، سلامت معنایی فراتر از سلامت جسمی و روانی یافته و جنبه‌ هستی شناسانه و وجودی می‌یابد. حتی امنیت و اقتصاد هم در پرتو این نگاه وجودی به سلامت قرار می‌گیرند. در‌عین‌حال، مراد ما در اینجا از سلامت، همین سلامت جسمی یا مصونیت از کرونا است. باید گفت در نگاه رهبر انقلاب، سلامت جسمی مردم ضروری‌ترین و شرط مقدماتی و لازم فرهنگ، اقتصاد و امنیت برتر است.

در این میان، فرهنگ به مثابه‌ روح جامعه و نیز شرط اقتصاد پایدار و عمیق را در جایگاه برتر می‌نشانَد. فرهنگ به منزله‌ سلامت روحی از سلامت جسمی مهم‌تر است؛ چنانکه دیار باقی و سرنوشت اخروی انسان‌ها از حیات دنیوی‌شان مهم‌تر است. همچنان‌که برای انسان آزاده، عزت او از جان‌اش مهم‌تر است.

البته در اندیشه رهبر انقلاب، اقتصاد و سلامت و نیز منافع و ارزش ها(هویت) صرفاً دوگون هستند و حتی نمی‌توان آنها را براحتی دوگانه خواند (بهتر است آنها را دوگون یا دوتایی بنامیم). اگر دوگانه هم باشند، دوگانه‌هایی سازگار هستند. باید توجه داشت که برتری بخشیدن فرهنگ بر سیاست و اقتصاد نباید سبب شود که فکر کنیم در اندیشه رهبر انقلاب میان این مقولات ناسازگاری وجود دارد. در اندیشه ایشان، سیاست و اقتصاد و امنیت هم فرهنگی است. بر این اساس می‌توان گفت ایشان به سیاست فرهنگی و اقتصاد فرهنگی باورمند هستند.

ایشان در همین ارتباط می‌فرمایند: «فرهنگ هویّت یک ملّت است. ارزشهای فرهنگی روح و معنای حقیقی یک ملّت است. همه چیز مترتّب بر فرهنگ است. فرهنگ حاشیه و ذیلِ اقتصاد نیست، حاشیه و ذیلِ سیاست نیست، اقتصاد و سیاست حاشیه و ذیل بر فرهنگند؛ به این باید توجّه کرد.»( ۱۳۹۲/۰۹/۱۹)

نمونه دیگر از سازگاری دوتایی های مورد اشاره این که رهبر انقلاب اسلامی در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا (۹۹/۸/۳) با اشاره به جنبه‌های امنیتی و اقتصادی تصمیم‌گیری‌ درباره بیماری کرونا و احتمال تعارض با جنبه‌های سلامت محور، تأکید کردند: «از آنجا که جنبه‌های امنیتی و اقتصادی نیز نشأت گرفته از همین بیماری است، بنابراین اصل و اولویت در تصمیم‌گیری‌ها، سلامت مردم است.»

برای درک مبانی وجودی تصمیم گیری و اولویت‌های رهبر حکیم انقلاب لازم است نگاهی عمیق‌تر و فلسفی‌تر به منظومه فکری ایشان افکند. در این صورت درخواهیم یافت که بنیاد تصمیم‌گیری ایشان بر هستی‌شناسی توحیدی مبتنی است. در این هستی‌شناسی، واقعیت به مثابه هست فراتر از واقعیت بالفعل بوده و شامل واقعیت بالقوه هم می شود. بر این اساس، آرمان یا ارزش تنها در برابر واقعیت نیست که جزئی از واقعیت است. می‌توان رهبر انقلاب اسلامی را واقع‌گرا خواند اما واقع گرایی ایشان متمایز از واقع‌گرایی خام یا واقع گرایی ماده‌انگار است و هر دو بُعد واقعیت یعنی واقعیت مادی و واقعیت معنوی را در نظر می‌گیرند. بدینسان ایشان میان ارزش‌ها و سلامت مردم یا منافع ملّی نه تنها ناسازگاری نمی‌بیند که آنها را در تلازم با هم به اثبات و تثبیت می‌رساند.

آنچه پس از پاراگراف حاضر در پی می‌آید، نشان‌دادن مبنای الهیاتی دیدمان رهبر انقلاب است. با عنایت به این مبنا یا بُن، می‌توان بنا و ظاهر تصمیمات ایشان را به‌نحوی منصفانه‌تر و دقیق‌تر شناخت. قبل از ورود به این بحث لازم به یادآوری است که برای فهم منطق سیاستی رهبر حکیم در قبال سلامت، می‌بایست تمامیت سیاستی ایشان را مورد توجه قرار داد. از این رو، لازم است به دوگانه‌ی پیش‌تر مطرح‌شده‌ و غیراصیل اقتصاد - سلامت توسط مخالفان نظام اسلامی بازگردیم. با این بازگشت، با وضوح بیشتری می‌توان به این نتیجه رسید که دوگانه‌ی منافع ملّی - ارزشها پیرامون واکسن هم ناواقعی است.

قابل اشاره است که در الهیات سیاسی (Political Theology) سخن از دو نوع الهیات خودبه‌خودی و الهیات منطقی یا عقلانی می‌شود. مشخصه‌ی الهیات خودبه‌خودی، عدم مدیریت از بالا و اتکا نکردن به طرح‌های عقلانی و ارادی است. نظریه‌ی آشوب (Chaos) که مشخصاً با فردریک هایک شناخته می‌شود در این الهیات قرار می‌گیرد. الهیات عقلانی از بالا و نزولی است؛ در حالی‌که الهیات نزولی از پایین یا برخاسته از زندگی زیسته و انباره‌ی تجارب بشری است.

در این میان، نگاه رهبر انقلاب میان و فراسوی این دو رویکرد می‌ایستد. ایشان در عین متکی‌بودن به نظم منطقی و یک منظومه‌ی عقلانی، امّا به واقعیت به‌مثابه‌ی زندگی نیز اتکاء دارند.

الهیات نزولی صِرف را می‌توان در دولت‌های اقتدارگرایی مانند چین دید. در ماجرای کرونا این الگو توانست کارآمدی‌هایی را نشان دهد؛ امّا در این میان، همچنان زندگی به‌مثابه‌ی جویبار زایا‌ی شدن و مظهر و مجرای تحول و تعالی دیده نشده است. همچنین در این نمونه چین، مصداق مهندسی اجتماعی و درنظرگرفتن انسان‌ها همچون قطعات ماشین است. در آن‌ سو در الگوی صعودی، بر نظم خودجوش و داوطلبانه تأکید می‌شود. منطق نئولیبرال هم باوجود تشویق این نظم، امّا از آنجا که با تفرّدگرایی حیات جمعی و سیاسی را به‌شدت تضعیف کرده یا حتی از میان برده است، قادر نیست که یک نظم خودجوش مردمی در مقابل کرونا را صورت‌بندی و نظریه‌مند کند. یک دلیل سرگردانی کرونایی مضاعف دولت‌های غربی این تناقض منطقی است. در نهایت لیبرالیسمی که مبتنی بر اصل خودیاری (self-helping) مطرح شده توسط استوارت میل است، قادر نخواهد بود اراده‌ی جمعی را برای بحران کرونا بسیج کند.

رهبر انقلاب در بیانات متعددشان از یک‌سو بر اقتدار و وحدت رویه‌ی حاکمیتی در مواجهه با کرونا به‌منزله‌ی سیاستی نزولی (از بالا به پایین) تأکید کرده‌اند و از دیگر سو، بر عناصر مردمی و خودجوش تأکید دارند. اشاره‌ی اخیر ایشان به نقش بسیج مردمی و مساجد محلات متضمن چنین نگاهی است. ایشان در اینجا نیز توانسته‌اند میان دوگانه‌ی عقل و تجربه سازگاری ایجاد کنند؛ چنانکه میان آرمان و واقعیت؛ تکلیف و نتیجه؛ نظام و انقلاب(نظام انقلابی) و بسیاری از دوگانه‌های دیگر سازگاری و اقتران به‌وجود آورده‌اند. یکی از این دوگانه‌های ناظر به پدیده کرونا، دوگانه‌ی سلامت و سعادت و دوگانه‌ی اقتصاد و سلامت است.

باید توجه داشت سازگاری دوگانه‌ها لزوماً به‌معنای هم‌وزنی دو شق دوگانه‌ها نیست. در دوگانه‌ی آرمان و واقعیت در اندیشه‌ی رهبرانقلاب، نوعی هم‌افزایی(Synergy) میان آرمان و واقعیت؛ یعنی واقعیت، آرمانی و آرمان، واقعی می‌شود. همچنین واقعیت، واقعی‌تر و آرمان‌، آرمانی‌تر می‌شود و ملاحظه‌ی واقعیت‌ها و اندارج آن‌ها در طرح کلی اندیشه و عمل، امّا گرایش به‌سمت آرمان است.

در دوگانه‌ی اقتصاد و سلامت، رهبر انقلاب اولویت (اولویت زمانی یا اولیت) را به سلامت می‌دهند. در نگاهی عمیق‌تر ایشان سلامت را شامل سعادت هم می‌دانند و این سعادت را فراتر از خوشبختی (Happiness) در غرب درنظر می‌گیرند. سلامت در این نگاه بر سلامت اخلاقی و فکری هم دلالت دارد. بنابراین علاوه بر بُعد منفی یا سلبی، شامل بُعد مثبت و ایجابی هم هست؛ امّا مشخصاً ناظر به بحران کرونا، سلامت را صرفاً به‌معنای نبود بیماری (بُعد منفی) در نظر می‌گیریم و مدعایمان را چنین صورت‌بندی می‌کنیم: در نگاه رهبر انقلاب، سلامت به‌منزله‌ی نبود بیماری، مقدم بر اقتصاد است. این حکمی برای تمام زمان‌ها است و نه فقط در زمان اپیدمی کرونا. این به اندیشه‌ی انسان‌مدار-نه انسان‌گرا- نزد رهبر انقلاب بازمی‌گردد. این تقدم دست‌کم تقدمی زمانی است؛ چنانکه نزد ملاصدرا جسم بر روح از حیث زمانی مقدم است، اگرچه روح بر جسم برتری رتبی دارد. «نفس جسمانیه‌الحدوث و روحانیه‌البقاء» به این معناست که نفس از تجسم به تروّح می‌رود. روح برتر است، امّا جایگاهی دوگانه و تفکیکی نسبت به جسم ندارد؛ درست برخلاف دوجوهرانگاری دکاری در غرب.

وقتی به فرموده‌ی رهبر انقلاب جنبه‌های امنیتی هم از کرونا نشأت می‌گیرد، این تقدم زمانی و فوریت سلامت بیشتر تثبیت می‌شود. ضمن اینکه این تقدم زمانی در نگاهی عمیق‌تر و بلندمدت برای اقتصاد بهتر است تا اینکه با برخوردی ظاهربینانه و عجولانه به بهانه‌ی اقتصاد کشور و یا حتی معیشت مردم، کرونا و سلامت مردم را در وهله‌ی بعدی اهمیت قرار دهیم. اینجا می‌توان از «اقتصاد سلامت» هم به‌معنای اقتصاد برای سلامت (خادم سلامت) و هم به‌معنی اقتصاد سلامت به‌منزله‌ی مقوله‌ای شبیه اقتصاد سیاست و نظیر این‌ها یاد کرد. ضمن اینکه اقتصاد در اندیشه‌ی رهبر انقلاب پیشاپیش اقتصادی فرهنگی (اسلامی و مردمی) است؛ اقتصادی است که به‌سمت فرهنگی‌شدن می‌رود؛ همچنانکه جسم به‌سمت روح‌شدن می‌رود (تجسم به تروّح در فلسفه صدرا) اقتصاد نیز به‌سمت مردمی‌شدن می‌رود و همچنان که انسان دارای جسم و روح است، روح اقتصاد کشور –نه تمامیت جمهوری اسلامی- مردم مسلمان و اسلام مردمی‌اند. (همین‌جا دوگانه‌ی جمهوری و اسلام چنین واسازی و سپس بازسازی می‌شود: هرچه مردمی‌تر اسلامی‌تر یا هرچه اسلامی‌تر، جمهوری‌تر)

سخن فرجامین

«اقتصاد سلامت» به‌معنایی که می‌توان آن را با منظومه‌ی فکری رهبر انقلاب سازگار کرد و ما در اینجا در پی ثبت آن هستیم، قالبی مشابه با فرهنگ توسعه دارد؛ امّا با خروجی و معنایی متضاد. نظریه‌ی نوسازی که رژیم پهلوی بدان متکی بود، در پی مناسب‌سازی و سازگارکردن فرهنگ برای اقتصاد بود، در حالی انقلاب اسلامی به توسعه‌ی فرهنگی یا توسعه‌ای متناسب با فرهنگ بومی متمایل است.

در خصوص سلامت، رهبر انقلاب نه در بحران کرونا که در تمامیت فکری و کنشی خود به اقتصاد سلامت؛ یعنی اقتصادی متناسب با سلامت انسان و طبیعت باور دارند سپس به سلامت متناسب با اقتصاد. اینجا نیز رابطه‌ای هم‌افزا درمیان است، امّا وزن مفاهیم متفاوت است. سلامت حتی در معنای حداقلی خود بر اقتصاد تقدم زمانی دارد. در خصوص تقدم رتبی هم تردیدی نیست که اقتصاد در ‌معنای مورد نظر رهبر انقلاب از حیث ارزشی برتر از سلامت به‌معنای منفی یا محدود آن است؛ امّا درنهایت، سلامت به‌معنای موّسع آن که حتی اعم از سعادت است بر اقتصاد برتری دارد.

در نهایت باید گفت نگاه رهبر انقلاب برخلاف نگاه های مرسوم در امنیت، نگاهی خطی نیست بلکه نگاهی شبکه‌ای است که هویت فردی و جمعی را هم در نظر می‌گیرد. بر این اساس، ورود واکسن از سه کشور یادشده نه تنها سلامت جسمی، که می‌توانست سلامت جمعی و نیز سلامت فرهنگی(هویتی) ما را با تهدید مواجه سازد. اینجاست که می توان مفهوم «سلامت ملّی» و یا «سلامت انسانی» را جعل کرد و به اندیشه‌ی رهبر انقلاب نسبت داد. ذیل این مفهوم، اقسام سلامت به اتحاد می‌رسند. همچنین، شعاع وسیع‌تری از دلایل مواجهه‌ی رهبر انقلاب با کرونا به‌عنوان تهدید امنیت ملّی می‌توان دریافت.

 

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار