کد خبر: ۱۵۴۳۵۷
تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۸ 30 December 2015
نشست " بصیرت، لازمه ی عقلانیت جهادی " به مناسبت سالروز 9 دی و با حضور سه تن از مسئولین ادوار بسیج دانشجویی دانشگاههای تبریز در تحریریه ی زیتون برگزار شد.

صیاد ندیمی مسئول اسبق بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد تبریز ، حمید منجم مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی و مدیر مسئول سایت تابناک آذربایجان شرقی و مصطفی دولتی از فعالین رسانه ای استان و مسئول اسبق واحد سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور تبریز در این نشست به بحث و تبادل نظر پرداخته و از جمله کسانی بودند که نقش ارزنده ای در راستای بصیرت دهی به دانشجویان و خنثی سازی فتنه ی 88 در سطح دانشگاهها ایفا کرده اند.

مشروح نشست:

فتنه 88 از نگاه سه فعال سابق دانشجویی

زیتون: از اقداماتی که در هشت ماه فتنه ی 88 برای بصیرت دهی در دانشگاه انجام دادید بگویید:

صیاد ندیمی: جریان فتنه 88 به خود جریان سال 88و انتخابات برنمی گردد بلکه سابقه این جریان به دو بحث بر میگردد.

یک تعدادی از افراد به صورت غافلانه وارد فضای فتنه شدند و تکلیفشان بعداً مشخص شد یا توبه کردند و یا بعد از دیدن التهاب فضای جامعه برگشتند.

تعدادی هم بودند که خواص جریان فتنه بودند و این ها هم نمی توانیم بگوییم نمی دانستند، این ها یا واقعا در طینتشان بوده از اول، یعنی از زمان حضرت امام (ره) و یا جریاناتی که بعد از آن اتفاق افتاد و از اول در ذاتشان بود که در جریان فتنه باشند و تعدادی هم بودند که در ذاتشان نبوده ولی به مرور زمان از برخی آزمایشات به صورت موفق بیرون نیامدند، از جمله صفت های بدی که در این ها وجود داشت، مانند مقام پرستی و پول دوستی و ... که این ها زمینه ساز جریان فتنه 88 بودند و قشر عمده فتنه گران نیز از همین افراد بودند.

لازمه مقابله با تمامی فتنه ها، داشتن بصیرت است، چون فضای فتنه ها به حدی غبار آلود می شود که شناختن حق از باطل خیلی سخت می شود.

بسیج دانشجویی خط مقدم مبارزه با جنگ نرم و فتنه دشمن می باشد. برنامه های بصیریتی در بسیج دانشجویی گاهی اوقات به صورت نفر به نفر بود و ما با افراد به صورت تکی در مورد بصیرت لازم صحبت می کردیم تا اینکه فضای فتنه در جامعه به سمتی رفت که جریان عاشورا و جریان زیر سوال بردن قیام اباعبدالله الحسین (ع) بود و جریان فتنه به سمتی حرکت کرد که بحث جریان براندازی نظام مطرح شد و به حدی آگاهی کسب شد تا اینکه در 6 دی، در روز عاشورا مردم و به تبع آنها، دانشجویان نیز در صحنه حاضر شدندو حماسه 8 و 9 دی توسط مردم خلق شد.

مصطفی دولتی: در آن برهه من در دانشگاه حضور نداشتم. در آن زمان ما در شبکه های اجتماعی فعال بودیم و الان هم فعال هستیم. مخصوصاً در آن زمان شبکه های اجتماعی تازه فعالیت خود را به صورت گسترده در کشور شروع کرده بودند. عوامل فتنه در شبکه های اجتماعی حضور گسترده داشتند، از اول هم اینگونه است که همیشه در ابتدا عناصر فتنه زودتر در این شبکه ها فعال می شوند و برای خود میدان و سنگر می زنند و بعد ما وارد می شویم. در زمان آقای خاتمی که بحث وبلاگ پیش آمد، عناصر ضد ارزش همیشه جلو بودند.

متاسفانه در زمان فتنه 88 به دلیل نبود روشنگری های لازم و عدم وجود بصیرت کافی شاهد فعالیت حداقلی در شبکه های اجتماعی بودیم. زمانی که فعالیت می کردیم، به طور قاطع می توانم بگویم که مثل شمع در تاریکی بودیم، چون در آن فضا افرادی با طرز تفکر ما خیلی کم بود.

در آن زمان انتشار گسترده شایعات نیز به حد زیادی بود و تمام تلاش ما نیز این بود که جلوی اشاعه اکاذیب جبهه مقابل که فتنه بود، گرفته شود و شفاف سازی های لازم صورت گیرد. در شبکه های مجازی نیز بیشتر جوانان حضور دارند و در بیشتر مواقع نیز از احساسات جوانان توسط عناصر معاند سوء استفاده می شود.

حمید منجم: در زمان فتنه 88 بنده مسوول واحد سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تبریز بودم. دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال 88 و در جریان فتنه 88 نقشی جریان ساز در استان داشت. دشمن در سال 88 نقطه آسیب ما را شناسایی کرده بودند و در این جریان نیز یک دوقطبی گری شکل گرفت. خود حضرت امام (ره) نیز دانشگاه را مبدا همه تحولات می دانستند ولی بیشتر از نیروهای ارزشی دشمن روی دانشگاه های ما حساسیت دارد.

دشمن بیشتر از ما به فکر برنامه ریزی در دانشگاه هاست و این مورد را هم نمی توانیم انکار کنیم که بیشتر قشر دانشگاهی در معرض تبلیغات سوء به واسطه تبلیغات و حضور در شبکه های اجتماعی هستند و روزانه شبهات فراوانی برای این قشر ایجاد می کنند. و حضرت آقا هم آن زمان که مسئله جنگ نرم را مطرح کردند، واقعا این جنگ به خوبی از طرف ایشان شناسایی شده بود.

دشمن هم به خوبی می داند اگر بخواهد تاثیری بر روی یک ملت بگذارد مبدا این تحولات حتما دانشگاه خواهد بود. در آن زمان نیز دشمن می دانست که جنگ نرم را شروع کرده است و بسیج دانشجویی آماج حملات بود و عنوان میکردند که بسیج دانشجویی نمی تواند به عنوان یک تشکل مطرح شود و می خواستند جلوه تشکلی این قشر از دانشجویان را خدشه دار کنند. در آن زمان ما تلاش می کردیم تا دانشجویان بسیجی بصیرت نظری داشته باشند و به همین دلیل نیز مطالعه کتاب های دکتر مطهری را به آنها گوشزد کرده و اطلاعاتشان را بالا می بردیم و با هسته انقلاب آنها را آشنا می کردیم.

خودسازی و شبکه سازی لازمه ی جنبش دانشجویی بصیر/لزوم خارج شدن از لاک دفاعی

زیتون: توصیف تندروی نسبت به دانشجویان هم طیفتان را قبول دارید؟ چه چیزی باعث می شود که متهم به تندروی شوید؟

صیاد ندیمی: دانشجو سبک بال است و اقتضای سنی ندارد، طبیعی است که آرامن گرا خواهد بود و آرمان های امام را پیگیری خواهد کرد. مشخص ایت که این جریان از طرف افراد محافظه کاری می باشد که می خواهند امیال و اهداف خود را به جلو ببرند و طبیعی است که نیروهای انقلاب را مورد هجمه و اتهام قرار می دهند. دانشجو کار اجرایی انجام نمی دهد و با فضای مدیریتی کشور کاری ندارد بلکه فردی مطالبه گر است و منویات رهبر معظم انقلاب و آرمان های نظام را مطالبه می کند. آرمان گرایی با محافظه کاری در تناقض است. اگر نگاه کنیم می بینیم که میانگین سنی اکثر شهدای ما زیر 25 سال است، چون در آن سن وارد محافظه کاری نشده اند و پیگیر آرمان های انقلاب هستند و حتی تا سر حد شهادت به جلو حرکت می کنند.

اگر بخواهیم در آینده نیز برای انجام دادن کارهای مطالبه گرایانه خود از زیر اتهام قرار گرفتن هراس داشته باشیم نمی توانیم پیگیری های خود را به صورت مطلوب نهایی کنیم، باید اهداف خود را طبق منویات رهبری جلو ببریم، هر چند در این راه عده ای هم ما را به افراط و تندروی متهم نمایند. دانشجوی ارزشی شاخص هایی دارد و کمیت و کیفیت بدون شاخص هیچ ارزشی ندارد. ارزشی بودن نیز تعاریف خود را دارد که به اعتقاد من اولین تعریف این می باشد که دانشجوی ارزشی باید مقید به ولایت فقیه باشد. تنها خط کش و ترازوی ما نیز باید ولایت فقیه باشد. دید حزبی داشتن با ارزشی بودن سازگار نیست، چون منعت مالی و دنیوی را در پی دارد.

حمید منجم : وقتی حضرت آقا به دانشجو، افسر جنگ نرم می گوید، چون دانشجو آزاد و سبک بال است و در گیر و دار مسائل اجرایی نیست و چون وابسته نیست و منافعی ندارد، می تواند این رسالت را انجام دهد. همین الان در مملکت ما انواع و اقسام حزب و جناح از اصولگرایی و جبهه پایداری گرفته تا اصلاح طلبی وجود دارد، اما به اعتقاد من وقتی دانشجویی نام خود را دانشجوی بسیجی می گذارد باید در دهله اول مقید به اسلام و محبت باشد و بداند که واسطه رحمت است. بین خود و بقیه دیوار کشی نکند. متاسفانه بزرگترین مشکلی که نهادهای ارزشی در دانشگاه ها دارند، این موضوع می باشد که نمی توانند ارتباط گیری درستی انجام دهند و برای همین منزوی می شوند، بایستی ما به دل جامعه برویم، همانطور که پیامبر گرامی اسلام نیز همین کار را انجام دادند. خود پیامبر را هم به سنگ می بستند ولی از حرف خود که حق بود و حقانیت، اصلاً کوتاه نمی آمدند.

به اعتقاد من در ابتدا باید به خودسازی مشغول شویم، و در مراحل بعد باید به سایر دانشجویان یکسری اطلاعات بدهیم و سطح آگاهی شان را بالا ببریم و خوب ارتباط گیری نماییم و مثل همه مردم زندگی کنیم. احساس نکنیم اگر کسی لباسش با من مخالف است و یا ظاهرش با من فرق دارد و یا اگر اعتقاد سیاسی اش با من متفاوت است و برای مثال او اصلاح طلب است و من اصولگرا، یعنی من ارزشی ام و اون نیست! به نظر من داشتن این دیدگاه ها شکاف فاصله را بزرگ تر می کند. اگر دانشجوی ارزشی می خواهد منزوی نباشد باید به طرف انسجام حرکت کند، یعنی اگر می خواهیم جذب حداکثری و دفع حداقلی داشته باشیم در این میان باید دانشجوی بسیجی نبض متن جریان باشد و فقط تاثیر گذار نباشد بلکه جریان ساز نیز باشد.

از دیگر آفات دانشجویان ارزشی در دانشگاه این می باشد که ما همیشه در دانشگاه منتظریم تا جریانی باشد ما هم درصدد پاسخگویی بربیاییم و پدافندی داشته باشیم و این هم به عقبه فکری ما برمیگردد که ما جهادی فکر می کنیم. تا همین الان باید ما می توانستیم در کشورهای حوزه قفقاز تاثیرگذار می شدیم ولی متاسفانه تا به حال نتوانسته ایم این کار را انجام دهیم، همین حالا هم دانشجوی ارزشی ما در دانشگاه منزوی است و این حقیقت را که دانشجوی ارزشی ما نمی تواند در جمعی به خوبی از ارزش های خود دفاع کرده و نمی تواند صحبت کند را بپذیریم، البته این موضوع شاید برای سایر دانشجویان هم صدق کند ولی برای آنها ایراد نیست، وقتی دانشجویی اسم خود را دانشجوی ارزشی گذاشته چرا نباید با صحبت کردن طرف مقابل خود را در یک محفل قانع کند؟!

چرا باید حرف حضرت آقا در مورد رواج کرسی های آزاد اندیشی روی زمین بماند، آیا این به خاطر کم ظرفیتی ما نیست؟! به نظر من ما نتوانسته ایم کاری انجام دهیم، تنها کاری که می توانیم انجام دهیم این است که در مقابل حرکات دشمن فقط دفاع می کنیم، پس باید در ابتدا برای خودسازی وقت بگذاریم تا بتوانیم با دستانی پر پا در عرصه بگذاریم. بهتر است در کنار دفاعی که از اصول انجام می دهیم، حالا گیرم عده ای هم بگویند ما دلواپسیم که از این جمله آنها نیز هیچ ابایی نداریم، خودسازی را انجام دهیم تا بتوانیم جریان ساز شویم.

مصطفی دولتی: قلمداد کردن واژه های تندرو و افراطی به بسیج دانشجویی از سوی اقشاری است که دانشجویان هم فکر آنها به معنای واقعی تندرو و افراطی هستند و تاب شنیدن نظرات مخالف را ندارند. ما همیشه منتظریم تا اتفاقی بیفتد تا بعد به آن اتفاق واکنش نشان دهیم، یعنی همیشه در موضع دفاع هستیم و هیچ گاه در موضع حمله قرار نگرفته ایم. در بحث حملات تروریستی در فرانسه نیز، عده ای بعد از این اتفاق در مقابل سفارت فرانسه گل قرار دادند و شمع روشن کردند، و عده ای در تهران نیز این کار را انجام دادند، بحثی بر روی این که این اقدام درست بود یا نه ندارم، ولی بعد از این اتفاق ما گفتیم چرا قشر روشنفکر جامعه دست به این اقدام زد، اگر آدم درستی هستید چرا در مورد اتفاقات و حوادث تروریستی در لبنان این کار را نکردید؟!

به اعتقاد من مطرح کردن این نوع موارد، نف سربالا می باشد! چرا که در همین اتفاقات عده ای بر حسب علاقه ای که به فرانسه داشتند این اقدام را انجام دادند، امثال مایی که به لبان علاقه مند بودیم چرا هیچ اقدامی همانند این اقدام انجام ندادیم؟! متاسفانه ما هیچ وقت خود را در موضع حمله قرار نمی دهیم. بایستی در بحث ولایت فقیه نیز فارغ از اینکه چه کسی بر سر کار می آید، اگر کسی کار درستی انجام داد تقدیر صورت گیرد و اگر کارش نادرست بود انتقادها آن موقع صورت گیرد.

وسیع نگری، عدم طرد و برنامه ریزی محتوایی

زیتون : چه رویکردی لازم است تا وارد فاز واکنشی نشویم؟

صیاد ندیمی: بوجود آمدن انقلاب اسلامی خود یک جریان ایجابی بود و انقلاب در حالت دفاع بوجود نیامد بلکه جریانی باعث شد تا این انقلاب ایجاد شود. شاید عده ای با هم بودند، عده ای در عین همراهی به دنبال منافعی بودند که وقتی دیدند نمی توانند به منافع خود برسند، به مخالفت با انقلاب برخواستند و جریاناتی ایجاد کردند و در آخر نیز از قطار انقلاب پیاده شدند و رفتند. الان ما در منطقه اگر نگاه کنیم، جریان سلفی گری و وهابیت در کشورهایی که استعداد پرورش این جریانات وجود دارد، مدارس دینی تاسیس می کند برای اینکه در مقابل تفکر جبهه مقابل حرفی برای گفتن داشته باشند و به اعتقاد خودشان می خواهند با راه اندازی مدارس دینی جریانات تکفیری را اشاعه دهند و سرمایه گذاری خوبی هم در این حوزه انجام داده اند.

همین ما در مقابل این جریانات هم منتظر مانده ایم تا ایجاد شود و بعد به مقابله برخواسته ایم و الان هم طبیعی است که در مقابل این جریانات تاوان پس بدهیم. ما اگر بخواهیم در مقابل فتنه هایی که دانشگاه ها را تهدید می کنند، برنامه ای داشته باشیم، لازمه اول این برنامه ریزی جهادی می باشد، طوری نشود که همه را به جریانی وصل کنیم و به همه برچسب بزنیم و بگذاریم کنار و یا به عقبه نظامی به این ها نگرش داشته باشیم و آن ها را حذف کنیم. باید اتحاد خود را حفظ کنیم و ثانیاً بصیرت دهی خود را افزایش بدهیم، ثالثاً باید در جامعه هدف خود برنامه ریزی های مناسبی انجام دهیم.

 در داخل دانشگاه ها نیز جامعه هدف ما فقط دانشجویان بسیجی نباید باشند، بلکه باید کل دانشجویان دانشگاه باشند. لازمه تفکر بسیجی این می باشد که بر روی سایر جریانات فکری هم نفوذ داشته باشد و حرف های خود را به راحتی بگوید.

مصطفی دولتی: مشکل اصلی ما در حوزه های خود عدم کادرسازی و کار تیمی و سازمانی است. متاسفانه این مشکل دامن گیر است. اگر می خواهیم فضای مجازی تاثیرگذار باشد، نیاز است که ما بتوانیم مناسب فضا و مخاطبان خود تولید محتوا داشته باشیم و همانطور که می دانید تولید محتوا نیز نیازمند یک کار تیمی است. در طول سالیان نیز در مواقعی بسیج دانشجویی در برخی دانشگاه ها توانسته است با کار تیمی تاثیرگذار باشد ولی بعدها افول کرده است، چرا، چون هر کارمان قائم به شخص است و معمولاً هم یا منتظریم اتفاقی بیفتد و ما مشغول به کار شویم و یا در آستانه اتفاق فعالیت خود را شروع کنیم.

باید نگاه سولانی مدت داشته باشیم، کادرسازی و نفرسازی داشته باشیم، حتی آموزش نفرات را هم باید داشته باشیم، چه اشکالی دارد افرادی که در بحث فضای مجازی فعال هستند، به نفرات آموزش دهند تا بیش از پیش در این عرصه فعال شویم و حرفی برای گفتن داشته باشیم. اگر بتوانیم به نیروهای خود از لحاظ مسائل فنی آموزش دهیم و به صورت سیستماتیک کارها را به جلو ببریم قطعاً در فضای مجازی خواهیم توانست مفید باشیم.

حمید منجم: شجاعت عملی تابع بصیرت نظری است و این را نمی توانیم انکار کنیم. همین الان علوم انسانی که باید بین حوزه و دانشگاه ایجاد می شد را نتوانسته ایم ایجاد کنیم. به علوم زیادی دست پیدا کرده ایم ولی علومی که باید از متن اسلام به پا می خواست، به پا نخواسته است و بسیاری از تئوری های جامعه شناسی ما اشتباه است. در دید علوم سیاسی هم بسیاری از فلسفه هایمان غلط است و در همین حقوق هم، بزرگترین افتخارمان این است که رئیس جمهورمان دکترای حقوق خود را از انگلستان گرفته است، در کشوری که اسلامی است و قانون اساسی اش بر اساس اسلام نوشته شده است، این مدرک حقوق به چه دردی می خورد؟!

بنابراین در مورد این مسائل خیلی کم رنگ کار کرده ایم و خود حضرت آقا نیز بر روی این مسائل خیلی اشاره کرده اند. یکی دیگر از آسیب های نیروهای ارزشی این می باشد که به خیلی از مسائل به صورت امنیتی نگاه می کنیم، مثلاً به فرهنگ نیز دید امنیتی داریم و این اشتباه است، هر وقت هم خواستیم که هنجار شکنی کنیم و از این قالب ها خارج شویم و از این کلیشه هایی که برایمان درست کرده اند خارج شویم، با دید امنیتی مواجه شده ایم.

ما اگر بترسیم نمی توانیم کاری برای مردم انجام دهیم و حرفی را به حقیقت بیان کنیم. باید کم و کاستی هایی که وجود دارند را قبول کنیم. با قبلو واقعیت ها می توانیم نقشه دو قطبی سازی دشمن را خنثی کنیم. جامعه بصیر و جامعه ای که به سمت دین گرایش دارد و دارای ریشه عقیدتی است می تواند در مقابل نقشه های دشمن مقابله کند.

لباس تقوا را از تن درآوریم، و خودمان را با کف، یکسان ببینیم/دوری از بروکراتیک نگری در جنبش دانشجویی

زیتون: دانشجوی بصیر در بستر دوقطبی سازی چگونه باید عمل کند؟

حمید منجم: چیزی که مشخص است این نکته می باشد که عده ای می خواهند نیروهای ارزشی انقلاب را با دید افراط و تندروی محکوم نمایند و این نیروها را گوشه گیر کرده و خود به تنهایی افکار امام (ره) را به جلو ببرند. برای پاسخ به این سوال هم که چطور از این مواضع می توان رهایی یافت باز هم به خودسازی و اتحاد و انسجام تاکید می کنم. به اعتقاد من اتحاد و انسجامی که در بین نیروهای به اصطلاح غیر ارزشی وجود دارد بیشتر از نیروهای ارزشی است و این ویژگی باید به خوبی در بین نیروهای ارزشی تقویت شود و به گونه ای نشود که اختلاف نظر در موضوعی باعث از بین رفتن اتحادی به قوام مجموعه در بین افراد شود.

زمانی هم که امثال من قبل از سال 88 وار دانشگاه شدیم، بدنه ای از دانشجویان در بسیج دانشجویی دیدیم که از بُعد تقوا درست بودند و عمل و شخصیتشان درست بود و به بحث نیروسازی اهمیت زیادی می دادند.  نیروهای ارزشی در دانشگاه ها با هم هماهنگ نیستند و نقش مدیریت متمرکز که این ها به نیروهای ارزشی نگاهی ویژه داشته باشند تا کارها به صورت جبهه ای صورت بگیرد.

درست است که دانشگاه های استان با هم متفاوت هستند ولی ما همه یه هدف داریم ولی چه باعث شده که نتوانسته ایم آنطور که باید و شاید با هم هماهنگ کار کنیم؟! متاسفانه نیروهای غیر ارزشی با هم خیلی هماهنگ هستند و اگر قرار است در تجمعی حضور داشته باشند از این حضور یک صدا بیرون می آید ولی متاسفانه در جریان ارزشی اینگونه نیست. نه تنها بین دانشگاه ها بلکه در خود دانشگاه ها نیز تعدد آرا در بین نیروهای ارزشی وجود دارد و همه این ها به اعتقاد من به منویت و عدم شناختی که از مسیر داریم برمی گردد و قسمتی از این ایراد به خود نیروهای ارزشی برمیگردد، متاسفانه همه خود را هدف و نقطه ثقل می بینند.

همه به خود لباس تقوا پوشانده است، اگر ما بخواهیم موفق شویم باید این لباس تقوا را از تن درآوریم، و خودمان را با کف یکسان ببینیم و خودمان را آن زمان بالا ببریم، به اعتقاد من کدخدا منشی آفت است و باید این آفت را در بین نیروهای ارزشی از بین ببریم. مدیریت واحد استان از لحاظ فرهنگی نداریم. ما متولی و اندیشه خاص و اساسنامه و مرامنامه مشخص نداریم. یعنی به این معنی که الان شاید من باشم و بعدا اکه نبودم نفر دیگری خواهد آمد و او هم همانطور که خواست خواهد بود. بسیج دانشجویی استان می تواند در مورد مدیریت واحد تشکل های ارزشی به خوبی عمل کند اما به شرطی که دانشجو محور بوده و بسترهای مناسبی را برای جذب و هماهنگی سلایق و تشکل های مختلف فراهم کند.

مصطفی دولتی: متاسفانه شبکه سازی نشده ایم. الان در خود شهر تبریز مجموعه ها فرهنگی مختلفی وجود دارد ولی هیچ گونه ارتباطی با هم ندارند. در دانشگاه ها هم همینطور است. چه در داخل خود دانشگاه و چه بین دانشگاهی. تا زمانی که شبکه سازی صورت نگیرد نمی توان به جلو حرکت کرد. همین الان با گسترده شدن شبکه های مجازی می توان ارتباط گیری خوبی بین مسوولین بسیج دانشجویی در سال های گذشته برقرار کرد.

 صیاد ندیمی: گاها بر خلاف منویات  حضرت آقا که می فرمایند باید وارد کار تشکلی شد، وارد فاز بروکراتیک و اداری می شویم. اینکه کار تشکیلاتی بد است، اینطور نیست، ولی بعضی مواقع طوری پیش می رود که باعث استحاله می شود. گاهی هم دیده می شود که مسابقه مسوولیتی پیش می آید! به این صورت که خود دانشجوی بسیجی به جای اینکه به فکر تولید محتوا و فکر باشد، دم از مسوولیت خود در فلان قسمت می زند و ... در این بحث نیز فکر می کنم همه اذعان داشتند که مدیریت ناحیه بسیج دانشجویی استان مقصر است. وقتی کار در بسیج دانشجویی شد کار اداری و بروکراتیک و غیره معلوم است که از کار اصلی باز می مانیم. وقتی نگرش ما به جلو به صورت اداری است، این می تواند یک آفت بزرگ برای قشر ارزشی مثل بسیج دانشجویی باشد.

مطرح کردن دوقطبی ارزشی و غیرارزشی در انتخابات آتی صلاح نیست/ معرفی شاخص ها و بررسی کارنامه ی افراد وظیفه ی اصلی دانشجو

زیتون : انتخابات پیش رو را چگونه ارزیابی می کنید؟

منجم: هر کسی در این اجتماع حق حمایتی دارد و حق رای دارد. مهمترین دغدغه ما هم این است که سیستم های ارزشی ما درگیر مسائل سیاسی بازی نشوند. نباید یک گفتمان را هزینه فردی بکنیم. در بحث انتخابات نیز اگر من به عنوان یک نیروی ارزشی که سابقه ای در بسیج دانشجویی هم دارم بخواهم از کاندیدایی حمای کنم نباید به اسم نیروی ارزشی از این فرد حمایت خود را داشته باشم، چون اگر موردی در آن کاندیدا بود آن زمان، ارزشی بودن من به ریالی نمی ارزد. در زمان آقای احمدی نژاد نیز مردم به اعتقاد من به یک گفتمان، یه شاخص هایی همچون دین مداری، ساده زیستی، منتظر بودن، آینده سبز و ... رای دادند نه به خود آقای احمدی نژاد و واقعیت امر نیز همین است. تنها وظیفه نیروهای ارزشی در زمان انتخابات نیز معرفی شاخص ها می باشد.

 در مورد کاندیداها باید شاخص ها شناسایی شوند و در مورد گفتمان ها صحبت بکنیم و به یک گفتمان رای بدهیم نه یک فرد. مطرح کردن دو قطبی ارزشی و غیر ارزشی مقوله ی درستی نیست، هر چند این مقوله مطرح خواهد شد ولی نباید این مقوله را نظام ارزشی مطرح نماید. خود حضرت آقا فرموده اند که هیچ مصلحتی بالاتر از قانون نیست، بر طبق این قانون و مصلحت نظام نیز شورای نگهبان وظیفه صلاحیت دادن به نمایندگان برخوردار را دارد و اگر صلاحیتی احراز شد و نماینده ای بر خلاف سلیقه های ما بود، نباید به آن برچسب غیر ارزش بودن بزنیم.

در زمان انتخابات باید شاخص ها گفته شود که یکی از همین شاخص ها نیز فتنه 88 می باشد که خط قرمز می باشدف البته من نمی گویم کسی که در جریان فتنه 88 مورد اغفال قرار گرفت، قابلیت اعتماد کردن را ندارد و درها رو به رویش باید بست ولی اینکه بخواهیم در مناسبی هم همان نفرات را بگماریم درست نیست. یکی دیگر از شاخص ها این موضوع می باشد که حرف های قبلی که کاندیدا می زد، چه بود و الان چه چیزهایی می گوید. الان باید ببینیم نماینده های وابسته به نهادهای ارزشی در استان چه کار کرده اند.

در سایت تابناک استان آذربایجان شرقی، یک نظرسنجی انجام دادیم و در مورد میزان رضایت مردم از نماینده هایشان سوال کردیم، با کمال تعجب دیدیم که بیش از 50 درصد افراد شرکت کننده در نظرسنجی از نماینده ها ناراضی بودند. در کنار اینکه ببینیم نماینده وابسته به نهاد ارزشی در مدت حضور خود در مجلس چکار کرده است، باید ببینیم نماینده وابسته به نهاد غیر ارزشی چه کارهایی انجام داده است؟ شاید با مقایسه ساده ای ببینیم که نماینده های ارزشی ما کار شاقی نتوانسته اند  در مجلس انجام دهند.

به اعتقاد من در آستانه انتخابات در کشور باید ببینیم شاخص هایی که حضرت آقا مطرح کرده اند، بسته به زمان چه چیزهایی می باشد و به طور کلی پشت سر ولایت فقیه باشیم. معتقد هستم به عنوان افسر جنگ نرم و به عنوان نفراتی که در جایگاه مبدا تحولات قرار گرفته ایم، وظیفه داریم این شاخص ها را به مردم تبیین بکنیم و آگاهی بدهیم و در مرحله بعد نیز مردم مخیر به انتخاب و یا عدم انتخاب هستند.

صیاد ندیمی: به نظر من نیز معرفی نمودن شاخص ها بهتر از معرفی کردن مصادیق است. باید کارنامه افراد بررسی شود. ما عادت داریم که برخی از افراد را بدون بررسی کردن کارنامه شان و اینکه در دوره حضور خود در مجلس چکار انجام داده اند، در لیست کاندیداهای خود قرار دهیم.

در صورتی که این مورد اشتباه است، باید ببینیم کارنامه عملی این فرد تا چه اندازه قابل قبول است و آیا در مدت زمان حضور خود در پارلمان توانسته موثر در تحولات استان و کشور باشد. اینکه بگوییم فلان کس آدم خوبی است، شاخص نمی شود.

پس بررسی کارنامه نفراتی که چندین دوره در مجلس بوده اند ضروری است، و اعتماد کردن به نفرات جدیدی نیز که در عرصه انتخابات پا گذاشته اند با بررسی شاخص ها ممکن خواهد بود، جبهه پایداری و .. نیستم، بلکه باید بیشتر پیرو بحث سخنان حضرت آقا و شاخص هایی که اشاره می کنند، باشیم و ببینیم کاندیداهای مطرح در طول این مدت تا چه اندازه به دنبال عملی کردن مطالبه های رهبری بوده اند.

متاسفانه در بحث انتخابات، عوام فریبی رایج می شود و آدم هایی که خصوصیات مذهبی هم ندارند در مراسماتی حضور پیدا می کنند تا خود را به افراد مذهبی نزدیک نمایند و رایشان را از آن خود بکنند. مطمئناً این موارد باید به مردم و به خصوص قشر دانشجو با توجه به احساساتی بودنشان تبیین شود .

از جمله برنامه هایی که در بسیج دانشجویی در آستانه دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری می تواند عملی شود، بحث جریان سازی می باشد که این مورد هیچ وقت به خوب در استان صورت نگرفته است.

مصطفی دولتی: باید در این دو انتخابات  نیز شاخص ها و مولفه ها برای انتخاب اصلح به خوبی عنوان شود. همین الان نیز بر روی حضور حداکثری تاکید می نماییم ولی جریان سازی مناسبی انجام نداده ایم، در صورتی که اکنون بهترین بازه زمانی برای جران سازی و همچنین شبکه سازی می باشد.

در صورتی که به جای شاخص های انتخاب اصلح وارد مصادیق شویم، اگر فردا روزی فردی به عنوان مصداق خصوصیات منفی از خود بروز دهد به جریان ارزشی نسبت خواهند داد. درحالی که بسیج یک جریان فراجناحی می باشد. هر چقدر به مصادیق ورود پیدا بکنیم و جریان اعتقادات و این که مصادیق انتخاب ها را از طریق شبکه ها به فضای جامعه انتقال دهیم، نتیجه بهتری می گیریم.

بایستی کارنامه عملکردی کاندیداها را بررسی نماییم و به مردم و قشر عوام جامعه هم که در هفته های آخر منتهی به برگزاری انتخابات تصمیم میگیرند تا به چه کسی رای دهند، معرفی کنیم. مردم ما زیاد به حافظه تاریخی مراجعه نمی کنند، بنابراین این مسائل را می توان در فضای جامعه از طریق کرسی های آزاد اندیشی و مناظرات دانشجویی معرفی نمود./زیتون

اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳
زارعی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۵۴ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۹
چاره کار بی شک در بازگشت به اصول اخلاقی اولیه و خودسازیست.
شهرتی فر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۰۴ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۹
درود بر دو دانشجوی واقعأ ارزشی و بی ریا دکتر ندیمی بزرگوار و دکتر منجم عزیز.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۴۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۷
ياد دوران طلايي بسج دانشجويي استان برایم زنده شد.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :