اخیراً «مرکز مطالعات بینالمللی و امنیتی» دانشگاه مریلند آمریکا، نظرسنجی گستردهای را در ایران انجام داده که به تیتر اول بسیاری از رسانهها در داخل و خارج از کشور تبدیل شده است، اگرچه معمولاً نتایج نظرسنجیهای موسسات خارجی در مورد جمهوری اسلامی ایران، کاملاً هدفمند و مغرضانه تنظیم و ارائه میشود، اما چند نکته قابل اعتنا در این نظرسنجی سبب شده، تا نظر بسیاری از کارشناسان و همچنین رسانههای داخلی و خارجی، به نتایج این بررسی معطوف گردد.
اول اینکه؛ این نظرسنجی کاملاً به شکل علمی و با همکاری دو موسسه معتبر دانشگاهی (از نظر علمی) در ایران و آمریکا انجام شده است، دوم اینکه؛ جامعه آماری این بررسی، شمولیت داشته و کل پهنه کشور در مناطق شهری و روستایی را در برگرفته است، سوم اینکه؛ این نظرسنجی پس از اغتشاشات اخیر صورت گرفته است، چهارم اینکه؛ با توجه به واکنش هوشیارانه مردم به اغتشاشات، رابطه شیب تغییر نتایج آخرین نظرسنجی با یافتههای پژوهشهای قبلی این مرکز، متعادل، منطقی و معنادار به نظر میرسد،.
بهعنوان مثال؛ بر اساس نتایج این نظرسنجی، فقط حدود 9/4 درصد (کمتر از 5 درصد) از مردم موافق تغییر 100 درصدی و بنیادین نظام جمهوری اسلامی هستند و این مفهوم بدان معناست که به رغم تمام نواقص مترتب بر نظام اداری و مشکلات معیشتی جامعه و تهدید و تحریمهای خارجی، اولاً در مقایسه با رای 2/98 درصدی مردم به نظام جمهوری اسلامی در 12 فروردین ماه سال 58، وضعیت و نگرش اعتقادی غالب افراد جامعه نسبت به نوع و ساختار حکومت (جمهوری اسلامی) با تغییر چندانی مواجه نشده است.
بهعبارت دیگر، اکثریت قاطع مردم بصیر و هوشیار ایران اسلامی، علیرغم تمام کاستیها، تهدیدات، تحریمها و سمپاشیهای رسانههای خارجی، ضمن گلایه از عملکرد ضعیف برخی از مسئولین، با آگاهی کامل از دستاوردهای کسب شده و نقش شیطانی و مخرب دشمن برای جلوگیری از تداوم پیشرفت ایران اسلامی، شرایط تحمیلی به کشور را کاملاً درک میکنند و لذا همچنان پایبندی خود به نظام جمهوری اسلامی ایران را حفظ کردهاند.
ثانیاً نتایج این بررسی نشان میدهد، بهرغم وجود اقلیت مطلق و تعداد اندکِ عناصر فریبخورده و ضدانقلاب (حدود 5 درصد) در کشور، حضور مغرضانه این گروه در فضای مجازی، رسانهها، مراکز سیاسی و تا حدودی در مراکز تصمیمگیری، بسیار پرنگ و در عینحال و خنثی و کماثر است و این خود نشانه بصیرت و شناخت عمیق و دقیق مردم نسبت به گروههای معاند و ضدانقلاب و نیز خطری است که باید مورد توجه قرار گیرد.
بخش دیگری از این تحقیق به رشد چشمگیر محبوبیت افرادی چون سردار سلیمانی اشاره دارد، که خود بیانگر این واقعیت است که مردم در اکثر موارد، بهدرستی خدمتگزاران واقعی خود را میشناسند و به آنها علاقه و اعتماد دارند و متقابلاً کاهش قابل توجه (هجده درصدی) میزان محبوبیت رئیس جمهور محترم، شاید حکایت از آن دارد که نحوه عمل دولت در زمینه تحقق مباحثی مانند؛ طرح عظیم اقتصاد مقاومتی و نهضت علمی و یا مقابله با فساد اداری و گرانی و امثال آن، مطلوب نبوده و دولت نتوانسته، بهطور کامل به رهنمودهای رهبری و وعدههای خود عمل و انتظارات و توقعات مردم را برآورده نماید.
این موضوع یعنی اُفت قابل توجه محبوبیت در مورد شخصیتی مانند؛ آقای احمدینژاد نیز میتواند، ناشی از چند خطای راهبردی ایشان در برخورد با مسائل مبتلابه، یعنی تلاش برای بهره بردن از روشهای هنجارشکن بهجای توسل به قانون در جریان حمایت بیحد و اندازه و غیرمنطقی از برخی از همکاران قبلی و رفع اتهامات وارده و همچنین، کمتوجهی به توصیههای رهبری و مردم و مسئولین باشد.
وقتی در این بررسی 3/63 درصد مردم، سوءمدیریت را عامل اصلی نابسامانیهای اقتصادی میدانند و 2/85 درصد آنها (یعنی حداقل 8 نفر از هر 10 نفر) اعتقاد راسخ دارند که دولت باید اقدامات بیشتری برای مبارزه با فساد اداری انجام دهد، میتوان چنین استنباط نمود، همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی(دامت برکاته) بارها متذکر شدهاند؛ اکثریت قاطع مخاطبین نیز بر ضرورت اقدام توامان در مورد بازنگری و اصلاح ساختار و سازمان نظام اداری (پاکسازی ادارات) و برخورد با مفاسد اقتصادی و اجتماعی و همچنین، تحقق اقتصاد مقاومتی با اتکاء بر نیروهای درونزا تاکید دارند.
در واقع این نتیجهگیری نشان میدهد که مردم نیز در پیروی از بیانات رهبری معتقدند، تحریمها چالش اصلی بخش اقتصادی کشور محسوب نمیشوند و در حدی که گفته میشود در بروز نابسامانیهای اقتصادی تاثیرگذار نبوده و نیست و لذا باید؛ مشکل را در سایر بخشها و موضوعات از جمله؛ نحوه مدیریت و فساد حاکم بر نظام اداری جستجو نمود.
به همین دلیل به نظر 65 درصد از آنها، دولتمردان کشور باید در تبعیت از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، تلاش کنند تا بهجای تمرکز بر روی افزایش تجارت با دیگر کشورها، به خودکفایی در زمینه اقتصادی دست یابیم. (این آمار از فوریه 2016 تا کنون 8 درصد افزایش داشته است، که البته این روند مطلوب، با توجه به عهدشکنیهای غربیها و عدم تحقق وعدههای مرتبط با برجام، دور از انتظار نبوده است.)
در این نظرسنجی، مردم در پاسخ به این سوال که؛ وضع اقتصادی خانواده شما در طول چهار سال گذشته بهطور کلی بهتر شده، بدتر شده یا ثابت مانده است؟ پاسخ قابل تاملی دادهاند، پاسخی که از یکسو موید عدم تاثیرگذاری جدی تحریمها بر شرایط اقتصدی کشور است، از سوی دیگر بیانگر این واقعیت است که بخشی از اعتراضات معیشتی غیرواقعی و صرفاً ناشی از تبلیغات مسموم بیگانگان و یا بالا رفتن سطح انتظارات و توقعات جامعه به علل مختلف از جمله؛ رفتار ناشیانه و افراطگونه رسانههای داخلی در نحوه بیان مشکلات است.
این در حالی است که؛ 3/41 مردم (با رشد 3/5 درصدی نسبت به دوره قبل نظرسنجی) معتقدند که وضعیت اقتصادیشان نسبت به شرایط قبل از برجام، یعنی حدود 4 سال قبل تغییری نکرده است و 4/41 درصد ( فقط با رشد 4/1 درصدی نسبت به دوره قبل نظرسنجی) بر این باورند که در حال حاضر، با شرایط بدتری مواجه هستند و 3/17 درصد بیان کردهاند که اکنون در وضعیت بهتری قرار دارند، که ممکن است، بعضاً از شرایط آشفته اداری و اقتصادی کشور، سوءاستفاده کرده باشند.
نکته قابل تامل دیگر در این نظرسنجی این است که؛ مردم ایران در سطحی از بلوغ فکری، سیاسی و اجتماعی قرار دارند که بهراحتی قادرند بین مطالبهگری با اغتشاش و آشوب و توطئه و خیانت، تفاوت قائل شوند و بر خلاف تصور بیگانگان، این رویکرد منطقی و هوشمندانه، سبب شده تا هنگامیکه پای منافع و مصالح کشور و مردم و یا مسائل اعتقادی و امنیتی در میان باشد، حتی به حمایت از سیستم امنیتی و انتظامی مبادرت و از عملکرد آنها دفاع و مقبولیت آنها را مورد تایید قرار میدهند.
این نتیجه و قتی ملموستر میشود که 63 درصد مردم با گزینه کاملاً موافقم و 5/21 درصد آنها با گزینه موافقم، اعلام میکنند که؛ دولت باید برای برخورد با آشوبگرانی که به خشونت یا تخریب اموال عمومی متوسل میشوند قاطعیت بیشتری بهخرج دهد و در عمل با انجام راهپیمایی، مخالفت خود با اقدام اغتشاشگران و حمایت از نظام اسلامی را اثبات مینمایند.
شاید تا پیش از حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی، هنوز برای بسیاری از مردم عادی، اهمیت و ضرورت کمک ایران به جبهه مقاومت روشن نشده بود و این موضوع برای ضدانقلاب و افراد ناآگاه نیز به یک ابزار و دستاویز مهم برای مخالفت با نظام و عملکرد مسئولین تبدیل شده بود، اما این رویکرد پس حمله مورداشاره و تا حدودی پس از از اغتشاشات اخیر دستخوش تغییرات مطلوبی شد که تا آن زمان کمتر سابقه داشت.
نتایج این تحقیق همچنین گویای این واقعیت است که؛ مردم اکنون کاملاً به اهمیت کمک به جبهه مقاومت و حضور ایران در منطقه واقفند و اندک تردیدهای موجود در افکار عمومی جامعه در این زمینه، در نتیجه وقایع مورد اشاره و در واقع تحت تاثیر اقدامات ناشیانه دشمنان، تا حدود زیادی برطرف شده است، تا جایی که بیش از 50 درصد مردم میگویند؛ مخالف کاهش هزینههای دولت برای حمایت از جبهه مقاومت هستند و 8/54 درصد معتقدند که حمایتها باید در ابعاد مختلف افزایش یابد و 7/31 درصد خواهان حفظ وضع فعلی و فقط2/10 درصد خواهان کاهش این حمایتها شدهاند و بقیه یا ادامه کار را مشروط اعلام نموده یا جوابی برای آن نداشتهاند.
همچنین براساس این نظرسنجی، 85 درصد مردم ایران نگاه ناخوشایندی به دولت آمریکا دارند و فقط کمتر از یک درصد، دیدگاه بسیار مثبتی به یانکیها دارند. همچنین نتایج این نظرسنجی نشان میدهد که 41 درصد مردم ایران در حد بالا و یا تا حدودی به مردم آمریکا نگاه مثبت دارند و منطقاً بین دولتمردان و مردم آمریکا تفاوت قائل هستند و به عبارت دیگر، بیدلیل در پی دشمنی با دیگران نیستند.
بخش دیگری از این نظرسنجی درباره برجام بوده است. براساس این تحقیق 86 درصد مردم از پایبند ماندن آمریکا به توافق هسته ای، ابراز تردید کرده و 42درصد هم معتقد بودهاند که آمریکا برجام را نقض کرده است.
نتایج این بررسی اثبات میکند، عهدشکنیها، تهدیدات، تحریمها و سایر اقدامات خربکارانه و خصمانه دشمن، نهتنها به دستکشیدن مردم از اصول اعتقادیشان منجر نشده است، بلکه سبب شده تا بر ضرورت تقویت مولفههای قدرت مادی و معنوی نظام از جمله تقویت قدرت موشکی تاکید نمایند.
حمایت مردم در این زمینه در حدی است که فقط 9 درصد مردم مخالف افزایش هزینه آزمایشات موشکی هستند و بیش از 8/73 درصد مردم، ارتقاء قدرت موشکی را به عنوان یک عامل بازدارنده، خیلی مهم و 1/21 تا حدی مهم دانستهاند و در مجموع بیش از 85 درصد مردم، تاکید کردهاند که ایران باید در هر حال (با شرط یا بدون شرط)، به آزمایش موشکهای بالستیک خود ادامه دهد.
علاوه براین؛ اکثریت قاطع ایرانیها (69 درصد) بدون واهمه از تشدید تهدیدها و تحریمهای احتمالی، معتقدند که ایران نباید توقف غنیسازی اورانیوم را قبول کند. همچنین 62 درصد معتقدند که حتی در صورتی که ترامپ تحریمهای بیشتری را لغو کند، نباید محدودیتهای گستردهتری بر برنامه هستهای کشورشان اعمال شود. به علاوه 62 درصد از ایرانیها میگویند که تغییرات کنونی در جامعه بینالملل ایجاب میکند که ایران رئیسجمهوری داشته باشد تا برای حقوق ایران بایستد و مصالحه نکند.
یکی از یافتههای جانبی این بررسی این است که؛ متاسفانه افکار عمومی جامعه ما در مورد واقعیات و نیز تحلیل علت معضلات و مشکلات موجود، در بسیاری از موارد ناخواسته گرفتار آفت سیاهنماییهای کاذب و بزرگنماییهای غیرواقعی رسانههای بیگانه که عمدتاً در جهت ناامیدسازی و تخریب زیرساختهای فکری، اخلاقی و اعتقادی مردم طراحی و اجرا میگردد، شده است و این خطر دیگری است که نباید مورد غفلت واقع شود.
قطعاً نتایج این بررسی و پژوهشهای مشابه آن میتواند، نقش قابل توجهی در آسیبشناسی و برنامهریزی درست و اصولی برای تقویت نقاط قوت، رفع نقاط ضعف و تبدیل تهدیدات به فرصت داشته باشند و به یک تجربه مفید برای دولتمردان کشور و بهویژه کاندیداهای احتمالی در مراحل بعدی ریاست جمهوری، مجلس و حتی شوراهای اسلامی شهر و روستا تبدیل شوند، مشروط بر آنکه مباحث و منافع حزبی و جناحی در تنظیم برنامهها نقشی نداشته و از افراد کارآمد و مناسب بهره برده شود.
کلام آخر اینکه؛ ضمن تاکید بر اهمیت و ضرورت توجه جدی به یافتههای این پژوهش، ذکر این نکته نیز ضروری است که؛ نتایج این نظرسنجی و ایضاً نتایج موارد مشابه آن نباید به شتابزدگی در تصمیمگیری در مورد برنامههای آتی کشور و یا به خوشبینی مطلق نسبت به صداقت مجریان خارجی این پروژه منجر شود، چرا که ممکن است این نظرسنجی برای کسب اعتبار در جهت فریب افکار عمومی، برای اعلام یک نتیجه کاملاً متفاوت در آینده نهچندان دور طراحی و ارائه شده باشد.
احمدرضا هدایتی*کارشناس ارشد مدیریت