محمد عاکف ارسوی (1873 - 1936) سراینده مارش استقلال شاعر و نویسنده مشهور ترک بود. او در اولین دوره مجلس ملی کبیر ترکیه (۱۹۲۰-۱۹۲۳) نماینده بوردور بود که در آن سالها مارش استقلال را سرود که به عنوان سرود ملی ترکیه انتخاب شد
در قرن بیست و یک در تعاملات فرهنگي بين کشورها می بایست ملاحظات مختلفي
چون فرهنگ و اشتراکات فرهنگي کشورها در نظر گرفته شود، در غير اين صورت
فرهنگ و اشتراکات فرهنگی نه تنها بهعنوان عامل پیوند دهنده دو ملت عمل
نمیکند بلکه میتواند موجب ايجاد و تعميق اختلافات بين دو کشور نیز گردد.
در روابط ايران و ترکیه در کنار دین مشترک، در عین حال این دو کشور در
قلمرو نفوذ زبانی و فرهنگی یکدیگر نیز قرار میگیرند و این اشتراکات دینی و
زبانی بین دو ملت مسلمان بزرگ ایران و ترکیه و از طرف دیگر وجود اندیشه
مقدس اسلامی باعث گردیده بین نخبگان ادبی دو کشور برخلاف نخبگان غربزده،
به کشور و ملت یکدیگر احترام و ارادت ویژه داشته باشند؛ که از این نخبگان
میتوان به محمد عاکف ارسوی و شهریار اشاره کرد.
محمد عاکف ارسوی
(1873 - 1936) سراینده مارش استقلال شاعر و نویسنده مشهور ترک بود. او در
اولین دوره مجلس ملی کبیر ترکیه (۱۹۲۰-۱۹۲۳) نماینده بوردور بود که در آن
سالها مارش استقلال را سرود که به عنوان سرود ملی ترکیه انتخاب شد ازلحاظ
اندیشه سیاسی محمد عاكف ارسوى را میتوان از تکاپو گران برجسته نسل دوم
جنبش اتحاد اسلامی در عثمانى برشمرد. بیتردید وي از پرچم داران راهي
است که پیشروان برجسته آن سيد جمالالدین اسدآبادي و... بودند. علاقه
به شعر در عاکف در 2 سال آخر مدرسه در ایشان پیدا گردید. بو بعد از
فارغالتحصیلی عاکف در عرض 6 ماه نیز قران را نیز حفظ کرد. ديوان اشعار
محمد عاکف ارسوي، موسوم به «صفحات» در واقع اثر مشترك عاكف ارسوي و مدحت
جمال قونتاي از انديشمندان و اديبان به نام عثماني هست. بخش نخست
سروده مدحت جمال و بخش دوم سروده محمد عاكف ارسوي است. هردو بخش با
شاه بیتی از سعدي آغاز میگردد. هم چون پارهای از ديگر سروده های عاکف
که بی نیاز از توضيح، گوياي ميزان محبوبيت اين انديشمند و شاعر بلند نام
ايراني است. در این مجموعه منظومه عجم شاهي، در کتاب دوم صفحات به نام
«در كرسي سليمانيه» جاي دارد؛ و دو شاعر عثماني از شاه عجم،
محمدعلی شاه قاجار را قصد نموده اند. اين سروده در خصوص به توپ بستن
مجلس شوراي ملي به امر اين شاه قاجار و وقايع استبداد صغير هست و سند
برجسته ای از ميزان توجه، علاقه ی نخبگان عثماني درباره همسايه مسلمانشان
ايران است. عاکف در این شعر شاه خون خوار را نکوهش کرده و مردم ایران را
حماسهساز و قزاقهای روسی که سادات را پایمال کردند بهشدت محکوم و شادی
بخش روح یزید معرفی میکند. علاوه بر شعر فوق، محمد عاکف ارسوی يكی از
وارثان سعدی نیز به حساب می آید. عاکف شاعرانی چون سنایی، خیام، فردوسی،
عطار، خاقانی و سعدی را همانند استادان خود می دانست.
عشق و علاقه
عاکف ارسوی و همقطارانش به ایران تنها به این شعر ختم نشد. در مجله سبیل
الرشاد که ایشان باش محرر (ویراستار اصلی) بودند. در تمامی نسخ این هفته
نامه سراسر پر از عشق و علاقه به ایران و مردم مسلمان ایران هست و دهها
مقاله در مدح حمایت و طرفداری از ایران از همقطاران عاکف در این هفته نامه
نشر گردید و حتی در مقالهای که از این روزنامه در 15 ذیالقعده 1336 با
عنوان ایران فداکارلغی (فداکاری ایران) چاپ گردید بهصورت مستند و علمی از
فداکاریهای ایران برای امپراتوری اسلامی عثمانی و سربازان عثمانی تمجید
کرده تا به آگاهی مسئولین و روشنفکران عثمانی رسانده شود.
سید
محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار شاید بیش از هرکسی در ایران و ادبیات
ایران بوده است که از عاکف ارسوی تأثیر پذیرفته و به ترکیه سرزمین عاکف
ارسوی عشق ورزیده و کشور و مردم ترکیه را کشور دوست و برادر برای ایران در
اشعارش مدح و معرفی کرده است. اوج تأثیر و علاقه شهریار به محمد عاکف ارسوی
و ترکیه در شعر «ترکیه یه خیالی سفر» در دیوان ترکی اش دیده میشود.
شهریار در دیوانش از عاکف ارسوی به صورت زیر یاد میکند:
عاکفین شعرینه باخ
گور بیزه نه لر ائتمیش کفر...
(به شعر عاکف نگاه کن ببین کفر چه بلایی سر ما آورده است)
*******
عاکفین مارشی یاشاردیپ گوزومو
(مارش عاکف (این شعر ترکیبی از احساسات اسلامگرایی و وطندوستی است) چشمانم را اشکآلود کرده)
*******
دییرم عاکف ایله گاه جوماییم
افقون جلوه یه ماویتنه
(میگویم گاه با عاکف هجوم ببرم به جلوه آبی افق)
شهریار
علاوه بر دیوان ترکی اش در دیوان فارسی اش نیز به عاکف اشاراتی داشته است.
بیشک این تأثیر از عاکف و اندیشه اسلامی و انسان دوستانه اش باعث گردید
این شاعر بزرگ ایران در لابهلای شعرهایش از اتحاد دو کشور دوست و برادر
ایران و ترکیه به صورت زیر سخن به میان آورد:
ینه اسلام علمین قالدئراجاق
امپراتوری اولان عثمانلی
ایکی هیکل یاپاجاق ال وئره رک
بیری تورک اوغلو، بیری ایرانلی
(بازهم علم اسلام را بر خواهد افراشت، امپراتوری عثمانی، دو قدرت دست داده و این کار را خواهند کرد، پسر ترک و ایرانی)
و
در ادامه شهریار اشاره میکند که نیاز به این اتحاد دینی و برادری بین
ایران و عثمانی را نادرشاه افشار نیز احساس کرده بود؛ زیرا همانطور که از
منابع تاریخی و نامه هایی که نادرشاه به دربار عثمانی فرستاده بود، پیداست
که نادرشاه افشار برای اتحاد مسلمانان مخصوصاً ایران و عثمانی نهایت سعی و
تلاش خود را کرد و حتی این حرکت نادرشاه سرآغاز صلحی چندین ساله بین ایران و
عثمانی گردید که تا به امروز نیز ادامه داشته است.
با توجه به
چنین ظرفیتی، جمهوری اسلامی ایران و ترکیه بیش از منابع تنش آفرین دارای
منابع فرصت آفرین میباشند. لیکن استفاده از این فرصتها بستگی به اراده
مسئولین دو کشور و میزان توانایی دیپلماسی فرهنگی طرفین دارد که از این عشق
و علاقه دو شاعر بزرگ و مطرح شده در سطح هویت ملی دو کشور به یکدیگر و
کشور همسایه و برادر استفاده کنند. این عشق و علاقه شهریار که شاعری در سطح
ملی برای ایران محسوب میگردد، به ترکیه و محمد عاکف ارسوی شاعر سراینده
سرود ملی ترکیه به ایران و مفاخر ایران در دنیا بینظیر و به جرئت میتوان
گفت که چنین دیدگاهی و نمونه ای اصلاً در دنیا وجود ندارد و این دیدگاه
استثنایی محض است که در تاریخ ایران و ترکیه وجود دارد؛ و جا دارد که
مسئولین از این فرصتها بهره برداری کنند و با تبلیغ و فرهنگی سازی و معرفی
عاکف ارسوی و اندیشه، دیوانش و عشق و علاقه تمام نشدنی اش به ایران و نیز
شهریار به مردم ترکیه باعث عمیقتر شدن و نزدیکتر شدن دو ملت و کشور بزرگ
به یکدیگر گردد. سعی بر نزدیکی دو کشور مسلمان به یکدیگر در ایران مشروعیت
تاریخی نیز دارد که علاوه بر سعی و تلاش نادرشاه برای اتحاد ایران و
عثمانی، در جنگ امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی برعلیه انگلیسی ها شیعیان و
مراجع تشیع مخصوصاً مرحوم آیتاللهالعظمی شیخ مهدی خالصی و از دیگر شیعیان
ایران نیز برخلاف سران وهابی عربستان برای بقای عثمانی جنگیدند شهید نیز
شدند. در ادامه حضرت امام خمینی (ره) از امت واحده سخن به میان آورد است که
این لفظ امت واحده اساس تفکر عاکف ارسوی و شهریار نیز بوده است؛ و حتی
شهریار نیز با تفکر الهی خود در دیوان فارسی اش برای ایران و ترکیه دعا می
کند و مینویسد:
همچنان ملت ترکیه و ایران یارب
تا ابد الفتشان الفت جان یا دو جگر
درنتیجه،
معرفی و آشنایی با این دو اندیشمند و شاعر بزرگ میتواند باعث تحولی شگرف
در روابط فرهنگی ایران و ترکیه گردد که این نیز به نوبه خود میتواند باعث
انکشاف بیش از پیش روابط در تمامی زمینه ها شود که نیاز به همت مسئولین
محترم جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکیه دارد.